ثروت فردا وعناصر اقتصاد شتابنده
اقتصاددان ممتاز جهانی((لسترتارو)) میگوید((کشوری
ثروتمند میشود که راه شکوفائی کاشفان ونواندیشان خودرا بگشاید))این نگرش تارو
حکایت از این دارد که مبنای ثروت آفرینی وکسب اقتصاد برتر برپایه دانش وتخصص
استوار است واین انسانهای کار آفرین هستند که از دانش واطلاعات ثروت می آفرینند.
این بدان معناست که رقابت درعرصه اقتصاد
جهانی دراین تعریف بیش ازهرچیز دیگری به علم ،دانش، فکر، اندیشه وانسانهای کار
آفرین متکی است. ازطرفی اقتصاد بسته وبستن درهای رقابت به روی خود یعنی مرگ زیرا
درسایه افزایش وگسترش انواع ارتباطات سریع درابعاد بین المللی وگسترش فن آوری
اطلاعات اقتصاد پویا نیاز به همکاری ملتهای دیگر ورقابت بادستاوردهای آنان را می
طلبد.
به نظر((تارو)) منابع با ارزش دراین
عصرانسانها هستند به شرط اینکه دانشمند ،متخصص ،کارورز ومبتکرباشند با این فرض
باید گفت که به هیچ وجه نمی توان بدرستی فهمید که ازپیش برسازمان ما چه خواهد گذشت
وچه اطلاعاتی نیاز دارد.
درنتیجه اطلاعاتی که هم مدیران اجرائی
وهم کارکنان نیاز دارند تا وظیفه شان که همان نوآوری است را بخوبی انجام بدهند این
مهم از طریق مجاری رسمی وقدیمی امکان پذیر نخواهد بود زیرا با تغییر
روابط میان دانایی وتولید ،بنیانهای حیات
اقتصادی نیز دگرگون شده است.این عصر،عصر منابع انسان ساخته است برپایه دانایی
وتوانایی های مغزی است
وکلید موفقیت واقتصاد برتر نیزدرهمین اصل
دانا محور بودن ویا به تعبیردیگری اقتصاد دانایی محور نهفته است: بهترین نمونه
برای روشن شدن این مفهوم بیل گیتس به عنوان ثروتمند ترین مرد جهان است که مالک هیچ
چیزملموسی که آنرا ثروت به معنی آنچه امروز برای ما تعریف شده نیست.
او نه مالک زمینی است ونه منابع گسترده
طلا ،نه نفت دارد،نه کارخانه ونه هیچ فعالیت صنعتی دودکشی دیگری!
این برای اولین باردرتاریخ بشراتفاق می
افتدکه ثروتمند ترین مرد دنیا فقط دانش دارد. دانش منشاء وپایه جدید ثروت
است.درگذشته وقتی کسی ازثروتش سخن می گفت منظورش مالکیت وتعداد کارخانه ها ویا
تنوع وگسترش منابع طبیعی بود.اما امروزه ودر آینده وقتی از سرمایه داری وثروت سخن
می گوید منظورش میزان دستیابی او به دانش ودانایی است واین یعنی اینکه درآینده
زبان تولید ثروت نیز عوض خواهد شد.