شناخت سرمایه
اجتماعی سازمانی به عنوان مفهوم چند بعدی
دکتر میر علی
سید نقوی
عضو هیات علمی
دانشگاه صنعتی مالک اشتر
کلید واژگان:
سرمایه اجتماعی
، سازمان ، هنجارها، سلسله مراتب، اعتماد،تراکم
چکیده
سرمایه اجتماعی
مفهومی چند بعدی است،پژوهشهای انجام شده پیرامون این مفهوم در صورتی حالت کامل و
"معرف گونه" خواهد داشت که به ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و ارتباط میان
ابعاد آن بپردازد.با مطالعه متون مختلف می توان سه بعد ساختاری،شناختی و هنجاری را
برای سرمایه اجتماعی بر شمرد.بعد ساختاری سرمایه اجتماعی شامل الگوی پیوند های
میان اعضای گروه و ترکیب سازماندهی این اعضا است.سلسله مراتب شبکه و تراکم و میزان
همگنی گروه یا اعضای سازمان از جمله شاخص های عمده بعد ساختاری است.بعد هنجاری به
کیفیت تعاملات و ارتباط اعضا در درون یک سازمان اشاره دارد در این بعد شاخصهایی
نظیر اعتماد و ارتباط متقابل مطرح شده است. بعد شناختی سرمایه اجتماعی کمتر قابل
اندازه گیری بوده وبامفروضات فرهنگ سازمانی مترادف است،زبان مشترک و روایت های
مشترک از شاخص های این بعد محسوب می شود.
مقدمه
تعاریف ارایه
شده از سرمایه اجتماعی دلالت بر چند بعدی بودن این مفهوم دارد. یکی از پژوهشگران
چنین اشاره میکند که مفهوم سازی ابعاد سرمایه اجتماعی در واژگان جداگانه (بدون در
نظر گرفتن ارتباط و تعامل میان این ابعاد)منجر به شکست پژوهشهای تجربی خواهد شد
(115:1997| Newton (ناتوانی در
تبیین و طراحی سوالات تجربی در ارتباط با تعامل میان این ابعاد موجب ایجاد محدودیت
در شناخت مفهوم واحدی ازسرمایه اجتماعی خواهدشد (3:200|
wendy .( از سوی دیگر، برخی از پژوهشهای سرمایه اجتماعی مبتنی بر
اندازهگیری «یک بعد واحد» از مفهوم سرمایه اجتماعی است؛ بدون انکه توجه زیادی به
ارتباط میان ابعاد داشته باشند و یا ابعاد اساسی را مدنظر قرار دهند که در واقع
تحقیق حالت «معرف گونه» نخواهد داشت. برخی از این تحقیقات در زمینه «اعتماد» است
که عمدتاً از سوی «مؤسسه بررسی » انجام میشود. و در آنها اعتماد
بهعنوان سرمایه اجتماعی گرفته میشود، در واقع اعتماد بهعنوان 1 ارزشیهای جهانی یکی
از عناصر اساسی سرمایه اجتماعی در درون مفهوم آن قرار گرفته است علیرغم اینکه
اعتماد را اندازهگیری میکنیم لازم است که نحوه ارتباط اعتماد را با شبکه که عنصر
دیگر سرمایه اجتماعی است، مد نظر قرار دهیم. همینطور ارتباط این دو را با عامل
هنجار ارتباط متقابل نیز مد نظر داشته باشیم.
در این مقاله به
بررسی ابعادی که کمتر مورد بررسی قرار گرفتهاند، پرداخته میشود، ابعاد و شاخصهای
هر بعد تشریح و نحوه استفاده از آن در بررسی سرمایه اجتماعی ذکر میشود. در ابتدا
بعد شناختی سرمایه اجتماعی مطرح میشود. این بعد بر ارزشها و فرهنگ اشاره دارد.
زبان مشترک و روایتهای مشترک از مولفه های این بعد محسوب میشود. اما بررسی این بعد
نیازمند متدولوژی خاصی مانند«پدیدارشناسی» است، و پژوهش خاص را طلب میکند. این بعد
به جهت سنجش ناپذیری در بسیاری از پژوهشها کنار گذاشته شده است (15:200| wendy . ( بعد دیگر سرمایه اجتماعی مخصوصاً در بعد
سازمان ـ بررسی شبکه و خواص آن میباشد. این بعد بهعنوان بعد ساختاری سرمایه
اجتماعی مطرح است. سومین بعد سرمایه اجتماعی بر بعد
روابطی یا هنجارهای موجود در شبکه اشاره دارد. یکی از مولفه های این بعد «اعتماد» است که از دیر باز مورد توجه پژوهشگران سرمایه اجتماعی
بوده است. اما مولفة دیگری که کمتر مورد توجه قرار گرفته است مولفه «روابط متقابل»
است که بر شاخصهایی مانند تعهد و تعاون اشاره دارد.در این مقاله ابعاد فوق مورد
مطالعه قرار گرفته و سعی در معرفی سرمایه اجتماعی بعنوان مفهوم چند بعدی است تا
محققین سرمایه اجتماعی با درنظر گرفتن این ابعاد به پژوهش بپردازند.
بعد شناختی
سرمایه اجتماعی
بعد شناختی
سرمایه اجتماعی کمتر قابل اندازهگیری و بررسی است، از این روی توفیق چندانی در
ادبیات مربوطه و در سنجش سرمایه اجتماعی نداشته است، در برخی از متون سرمایه
اجتماعی را با مفروضات ??فرهنگسازمانی?? مترادف
دانستهاند، چرا که هر دو به ارزشهای مشترک میان اعضاء در یک گروه توجه دارند. در
اینجا دو مولفة عمده بع?د شناختی تحت عنوان زبان مشترک و
روایتهای مشترک تشریح شده است.
علایم و زبان
مشترک
زبان مشترک از طرق
متعددی بر ارتباطات و زندگی اجتماعی اثر میگذارد. ابتدا، زبان نقش مستقیم و مهمی
در روابط اجتماعی دارد، چرا که ابزاری است که به توسط آن افراد بشری به مکالمه
پرداخته و تبادل اطلاعات میکنند، سوال میپرسند و به حل و فصل امور زندگی خود
میپردازند. در آن حیطهای که افراد دارای زبان مشترک هستند، توانایی آنها برای
ارزیابی افراد و اطلاعات افزایش مییابد. که در غیر اینصورت آنها جدا از هم قرار
گرفته و قدرت ارزیابی خود را از دست خواهند داد. دوم،زبان
بر ادراک ما اثر میگذارد (76:1979| Mitroff| Pondy (کدها، حساسیت
داده ها را در قالب گروه ها و دسته های ادراکی سازماندهی کرده و چارچوبی برای
مشاهدات و تفاسیر محیط فراهم میکند. زبان موجب کنار گذاشتن وقایعی میشود که معادلی
برای آنها در زبان وجود ندارد. بنابراین، زبان مشترک یک ابزار مفهومی مشترکی
بهوجود میآورد که میتوان به وسیلة آن به ارزیابی مفید بودن اطلاعات پرداخت. سوم : یک زبان مشترک ترکیب قابلیتها و استعداد را افزایش
میدهد. دانش از طریق توسعه مفاهیم جدید تکوین مییابد. بنابراین داشتن مفاهیم مشترک
که زبان نامیده میشود موجب بروز یک دارایی با ارزش در درون سازمان (orr|1990:196)میشود
روایتهای مشترک
علاوه بر علائم
و زبان مشترک ،دانشمندان معتقدند که داست?نها، استعاره ها
و ضربالمثلها ابزار قدرتمندی برای تبادل اطلاعات هستند که جوامع از آن برخوردارند.
روایات مشترک از دیر باز مورد مطالعه مردم شناسان بوده است. اخیراً
برانر به این نکته اشاره دارد که دو شکل شناختی عمده وجود دارد(1990| Bruner : ( ـ فرم اطلاعاتی یا پارادایمی ـ فرم
روایتی فرم اطلاعاتی یا پارادایمی به فرآیند ایجاد دانش اشاره دارد که ریشه در
تجزیه و تحلیل منطقی و استدلالات قوی دارد. در صورتی که فرم روایتی چندان از الگوی
منطقی و استدلالی برخوردار نیست و مواردی مانند ضربالمثلها، داست?نهای
خوب و استعاره ها را در بر میگیرد.اور(198:1990| Orr
(نشان داد که چگونه روایتها در قالب داستان که مملو از مفاهیم و جزئیات
غیرضروری است موجب تبادل تجربه ضمنی وعملی میان تکنسینها و مهندسان میشود. بنابراین موجب کشف و توسعه رفتارها و اقدامات مؤثر و مترقی
می شود. ظهور روایتهای مشترک در درون یک جامعه موجب ایجاد و انتقال تعابیر و
تفاسیر جدیدی از واقعیات شده وموجب تسهیل ترکیب انواع مختلف دانش میشود.
بعد ساختاری
سرمایه اجتماعی: شبکه
عد ساختاری
سرمایه اجتماعی شامل الگوی پیوندهای میان اعضای گروه و ترکیب سازماندهی شبکه و
همینطور به ?? مربوط است.در اینجا شبکه به مفهوم
اعضای یک گروه یا سازمان است. برخی از پژوهشهای 4?? سازمان
قابل دسترس سرمایه اجتماعی به بررسی ساختاری آن مربوط میشود که میتوان محور این
مطالعات را در سه زمینه ذیل خلاصه کرد:
پیوندهای شبکهای
فرض اساس سرمایه
اجتماعی بر فراهم آوردن امکان ارزیابی اطلاعات از طریق ایجاد پیوندهای شبکه است. سرمایه اجتماعی یک منبع با ارزش را برای کسب اطلاعات فراهم
میکند یعنی ??کسی که شما میشناسید?? بر ??آنچه که
شما میشناسید?? اثر میگذارد؛ بهعبارتی با شناخت افراد
بیشتر، دانش شما نیز افزایش مییابد.
به اعتقاد ??کلمن ?? لازمه انجام
هر عمل و اقدامی داشتن اطلاعات است ولی جمعآوری این اطلاعات زمان بر و توأم با صرف
هزینه بالای است؛ اما این مسئله را روابط اجتماعی حل میکند (98:1988| Coleman .(در داخل شبکه روابطی میان بازیگران
بهوجود میآید که موجب تبادل اطلاعات لازم برای فعالیتها می شود. هر چند این روابط
برای مقاصد دیگری ایجاد میشود ولی میتوان از مزیت پخش اطلاعات این روابط در جهت
منافع شخصی و سازمانی سود برد
ساختار کلی شبکه
پیوندها
کانالهایی برای تبادل اطلاعات فراهم میکند، اما ساختار کلان این پیوندهای شبکهای
نقش مهمی را در سرمایه اجتماعی ایفاء میکنند که میتواند بر ایجاد وتوسعه سرمایه های
غیرمادی کمک کند (210:1992| Ibarra( برت، با اشاره
به اثر بخشی انواع ساختار شبکه، از نوعی شبکه غیرمتراکم که دارای ارتباط اضافی
اندک به عنوان یک مزیت است نام میبرد به عبارتی از نظر وی شبکه های متراکم چون
دارای تنوع اطلاعاتی اندک بوده وهزینه بالایی را میطلبد در مقایسه با شبکه های
غیرمتراکم دارای ساختار نامناسبتری است
سازمان قابل
دسترس
سرمایه اجتماعی
همانند هنجارها، پیوندها و اعتماد در یک محیط بهوجود میآید اما به محیطهای دیگری
سرایت میکند. به عنوان مثال اعتمادی که در خانواده رشد و نمو کرد. به محیطهای دیگر
سرایت پیدا میکند و وارد محیط کار نیز میشود (25:1997|
Fukuyama (بهعبارتی سازمان، سرمایه اجتماعی را به یک منظور بهوجود می
آورد ولی به منظورهای دیگر هم به کار میبرد . به عنوان مثال کارمندی که یک وظیفه
جدید را به راحتی انجام میدهد، به این علت که با کسی رفاقت دارد که وی اطلاعات
لازم برای انجام آن کار را در اختیار دارد (1995|
Putnam (چنین سازمان اجتماعی قابل دسترس میتواند شبکه بالقوهای از
ارزیابی برای افراد و منابع آنها از طریق اطلاعات و دانش لازم فراهم کند.با
مرورادبیات سرمایه اجتماعی میتوان تراکم،تجانس و سلسله مراتب شبکه رابه عنوان مولفه
های عمده بعدساختاری دانست
سلسله مراتب
شبکه
پژوهشهای انجام
شده پیرامون سلسله مراتب موجود در شبکه نشاندهنده تأثیر ساختارافقی و یا عمودی
برماهیت اعتماد و ارتباط متقابل در بطن آن شبکه است (1995|
Putnam ; 240 : 1997| Latham ( براساس نوع توزیع قدرت در درون سلسله
مراتب دو نوع سرمایه اجتماعی را میتوان مورد بررسی قرارداد:
(Latham|1997 : 243) • سرمایه اجتماعی افقی: در صورتی که ساختار شبکه حالت
عدم تمرکز داشته و نوعی ساختار افقی جریان داشته باشد شاهد فزونی دموکراسی و
برابری در شبکه هستیم. این نوع شبکه که ماهیت روابط در آن به صورت افقی است را
سرمایه اجتماعی افقی مینامند. • سرمایه اجتماعی عمودی: اگر ساختار
شبکه حالت تمرکز داشته باشد و تصمیمات در یک ناحیه محدود در شبکه روی دهد در آن
صورت روابط موجود در شبکه تحت تأثیر نوعی قدرت قرار میگیرد، دراین حالت شاهد
سرمایه اجتماعی عمودی در شبکه هستیم. پژوهشهای انجام شده در زمینه
اهمیت روابط افقی / عمودی در سرمایه اجتماعی نیاز به درک تجربی و میدانی تأثیر
شبکه سلسله مراتبی بر سرمایه اجتماعی را تقویت کرده است (115:1996| Keefer| Knack (سوالاتی نیز مطرح است که آیا شبکه های
اجتماعی به وسیلة روابط افقی یا عمودی مشخص میشوند؟ یک شبکه تا چه اندازه
دموکراتیک است؟ اصلاً این موضوع تا چه اندازه در ادبیات سرمایه اجتماعی مهم
میتواند باشد همه مواردی هستند که نیازمند .(Wendy|
2000:5) میباشند پژوهش با بررسی پژوهشهای انجام شده در زمینه سلسله
مراتب شبکه میتوان محور اساسی این بحث را بر دو شاخص فرآیند تصمیمگیری در درون
شبکه و ماهیت قوانین و مقررات در شبکه نام برد (Knack
& Keefer| 1996:104; Krishna| Shrader| 1999:321 ; Putnam| 1995) براساس
مطالعات که یکی از ابعاد سرمایه اجتماعی سازمانی را ??ساختار افقی?? می توان
دانست(2000|wendy .( براساس این مدل
در سطح سازمان هر چه ساختار حالت افقی داشته باشد. سرمایه اجتماعی فزونی میگیرد.
براساس پژوهش دیگری برای سنجش بعد سلسله مراتب شبکه از فرآیند ??تصمیمگیری
مشارکتی?? در سازمان استفاده میشود
غلظت شبکه:
تراکم
تراکم یا عدم
تراکم شبکه را میتوان بر روی یک طیف دستهبندی نمود. زمانی که همه اعضای شبکه با هم
در ارتباط هستند، اصطلاحاً شبکه متراکم است و زمانی که ارتباطی میان اعضای یک شبکه
وجود نداشته باشد شبکه غیرمتراکم خواهد بود. بعبارتی،
تراکم نشاندهنده تعداد روابط میان اعضای شبکه است که به شکل درصدی از حداکثر تعداد
روابط ممکن با توجه به تعداد افراد در شبکه بیان می شود . برای سنجش تراکم بشکل
کمی میتوان میزان تراکم را از صفر تا صددرصد متغییر دانست. اگر تمام افراد در یک
شبکه با یکدیگر مرتبط باشند، میزان تراکم صددرصد خواهد بود، که بیانگر یک شبکه
بسته است. اگر هیچ ارتباطی میان افراد در یک
شبکه وجود نداشته باشد. بنابراین تراکم برابر صفر درصد خواهد بود، که این بیانگر
یک شبکه باز است(بیکر،1382:15 .( 8 تراکم بالای
روابط میان افراد، دلالت بر وجود نوعی ??روابط اضافی
?? دارد. مثلاً اگر شما با دو نفری
که با هم در ارتباط هستند، مرتبط باشید، روابط شما اضافی خواهد بود. بعبارتی در
شبکه ها هر عضو دروازهای برای ورود به شبکه های بزرگتر محسوب میشود بنابراین یک
عضو با هر رابطهای میتواند به این شبکه های بزرگتر دست یابد. اما اگر این اعضاء با
هم در ارتباط باشند رابطه اضافی وجود دارد و اعضاء بطور مشترک با یک مجموعه از
افراد ارتباط دارند. اگر شبکه های 9 افرادی که شما با آنها در ارتباط
هستید تکراری باشد، ??دسترسی شبکهای ?? شما به دنیایی بزرگتر از شبکه ها محدود .(Burt | 1992:240) شد خواهد 11 ??
با
??اندازه مؤثر
10 روش دیگر برای بررسی تراکم کمی شبکه مقایسه ??اندازه مطلق
?? است. اندازه مطلق به مفهوم سایر
اعضای موجود در شبکه است. مثلاً در یک گروه شش نفره اگر تمامی اعضاء با هم در
ارتباط باشند آنگاه شاهد شبکه کاملاً متراکم هستیم. هر چه ارتباط این اعضاء با هم
کمتر باشد به مفهوم عدم تراکم و کاهش اضافه های موجود در شبکه است که به آن اندازه
مؤثر گفته میشود. بعبارتی هر چه اضافه های یک شبکه بیشتر باشد، برای مشخص کردن
اندازه مؤثر نیاز به کاهش اندازه مطلق شبکه است (243:1997|
Burt .( ارائه شده بود را توسعه 12 کلمن (1988 (روابط میان شبکه های
ساده و شبکه های چندگانه را که توسط کلاکمن داد، به اعتقاد وی در شبکه های چندگانه
افراد به بیش از یک متن اجتماعی مرتبط هستند. برای مثال دو همکار در سازمان که
ممکن است هر دو در یک کلوپ اجتماعی نیز عضو باشند. بنا به گفته کلمن ??خاصیت اصلی
شبکه های چندگانه و متراکم در آن است که اجازه میدهد از منابع متعلق به یک رابطه
در سایر روابط بطور متناسب استفاده شود
قدرت روابط
چندگانه و یا متراکم توسط گرانروتر هم توضیح داده شده است. گرانروتر واضح تئوری ??پیوندهای
13 قدرت روابط چندگانه و یا متراکم توسط گرانروتر ?? است.
مطابق این تئوری، هر چه شدت و استحکام روابط میان اعضای یک شبکه بیشتر باشد، ارزش سرمایه
ضعیف اجتماعی کمتر و بالعکس هر چه شدت و استحکام این روابط ضعیفتر باشد نشاندهنده
سرمایه اجتماعی بیشتر است
-شبکه های
همگن / ناهمگن
ناهمگنی شبکه به
اندازهای اطلاق میشود که در آن سطوح اعتماد در داخل شبکه گسترش مییابد و از اعتماد
به آشنایان گذشته و بشکل اعتماد عمومی به افراد ناشناس هم تسری مییابد. همینطور به
درجهای اطلاق میشود که در آن هنجارهای درون شبکه ها مورد استفاده مشترک قرار
میگیرد (1995| Putnam ; 118:1998| Wookcock( بعبارتی
اگر شبکه ها و گروه ها نامتجانس باشد امکان تعمیم و گسترش اعتماد به افراد بیرونی
فراهم میشود، اما اگر شبکه ها و گروه ها دارای تجانس (از نظر سن، تحصیلات، نژاد
...) باشند به همان اندازه اعتماد محدود به همان گروه شده و نمیتواند عمومیت یابد
و نوعی خود شیفتگی در داخل آن شبکه ایجاد میشود. گوناگونی
و ناهمگنی در شبکه ها موجب تنوع افکار در بررسی مسائل و مشکلات سازمان میشود.
همینطور از معایب تصمیمگیری و تفکر گروهی از طریق کاهش مقاومت اعضاء میکاهد. عدم
تجانس در گروه و شبکه توانایی اعضاء را برای جمعآوری، پردازش و تجزیه و تحلیل
اطلاعات افزایش میدهد. اعتقاد بر آن است که یک تیم مدیریتی که اعضای آن سوابق
عملکردی مختلفی دارند، بهتر از یک تیم مدیریتی متجانس عمل خواهد کرد (231:1997| Marsden ( گوناگونی و ناهمگنی شبکه با اندازه و
ساختار شبکه در ارتباط است. شبکه های کوچک و بسته متجانس میباشند و شبکه های بزرگ
و باز گوناگون هستند (115:2000| Baker . (بهعنوان مثال
نهاد خانواده بهعنوان شبکه کوچک و بسته مطرح است که اعضاء دارای تراکم روابط با هم
هستند همین طور دارای تجانس بسیار زیادی از نظر قومیت، زبان، فرهنگ، روحیات و
افکار مشترک میباشند. طبعاً اعتماد در میان اعضای خانواده رواج مییابد و به سختی
میتوان آن را به اعتماد عمومی مبدل کرد. با افزایش تجانس گروه، تراکم
روابط افزایش مییابد و بالعکس هر چه تجانس اعضای گروه با هم کمتر باشد، میتوان به
ایجاد شبکه های گشوده و باز که دارای ارتباط با شبکه های وسیعتر است، مطمئن بود.
بعد روابطی
سرمایه اجتماعی : هنجارها
برای بسیاری از
نویسندگان، رشد و توسعه سرمایه اجتماعی تنها محدود به وجود ارتباط و پیوندها در
درون یک شبکه نیست. بلکه تعاملات مثبتی وجود دارد که میان افراد در درون شبکه
بهوجود میآید که موجب شکلگیری سرمایه اجتماعی میشود. در اینجا مواردی مانند اعتماد
و ارتباط متقابل نکته محوری شکلگیری سرمایه اجتماعی است. رابرت پوتنام که از
پیشگامان سرمایه اجتماعی در عرصه سیاسی بود بر پدیدهای تحت عنوان «هنجارهای کلی و
عمومی ارتباط متقابل» پرداخت و آن را چنین تفسیر کرد: ?? من آن کار
را بهخاطر شما حالا انجام میدهم؛ با این انتظار و توقع که شما یا کسی دیگر به من
در مسیر موفقیت لطفی بکنید?? (1995|Putnam(بطور مشابه «جین فونتین» عنصر کلیدی سرمایه اجتماعی
را در انتقال اعتماد میداند: ??فرد A به فرد B اعتماد میکند چون فرد B به C اعتماد کرده است وAبرB
اعتماد
کرده است، بنابراین شبکه گستردهای از اعتماد بدون اینکه افرادباعاملان تماس داشته
باشند بهوجودمیآید.(11:2000|wendy??(بطورکلی بعد
روابطی سرمایه اجتماعی بر گرفته از هنجارها و هویت است.
هنجارها
مطابق دیدگاه
کلمن، زمانی که اجتماع با وضع قانونی رفتار خاصی را مورد کنترل قرار میدهد که این
کنترل نه به توسط فاعل آن رفتار بلکه توسط سایرین اعمال میشود که اصطلاحاً آن را
هنجار میگویند. بنابراین فرمها و هنجارها موید میزان اجماع در یک سیستم اجتماعی
است. کلمن اظهار میکند که : ??جائیکه هنجاری وجود
داشته باشد و مورد استفاده قرار گیرد، میتواند یک نوع سرمایه اجتماعی قوی هر چند
شکننده را بهوجود آورد??.(155:1988; Coleman ( هنجارهای مربوط به همکاری میتواند مبنای
قوی برای ایجادسرمایه های معنوی وغیرمادی فراهم نماید،همینطور برخی از
فرمهامیتواندنفوذزیادی برفرایندتبادل داشته باشدوارزیابی گروه هاراازطریق توزیع
دانش افزایش دهد.
هویت
تعیین هویت
فرآیندی است که طی آن فرد خود را بهعنوان فردی در کنار فرد یا گروهی از افراد دیگر
میبیند. این فرایند میتواند منتج از عضویت فرد در گروه باشد و یا نتیجه عملکرد
گروه بهعنوان ??مرجع?? برای آن
فرد باشد. که مطابق هنجار گروه مرجع، فرد ارزشها و استانداردهای سایر افراد یا گروه
ها را بهعنوان چارچوبی برای انطباق رفتار خود برمیگزیند
کرامر (1996| Kramer (نشان داد که تعیین هویت با گروه موجب
افزایش نتایج و فرایندهای جمعی میشود. از طریق فرایند هویت سازی میتوان به نوعی
سرمایه اجتماعی دست یافت. زمانی که این فرایند ایجاد میشود. شانس تبادل اطلاعات و
ارزیابی صحیح آنها نیز افزایش مییابد، همینطور این فرآیند موجب افزایش همکاری
وارتباط متقابل میان افراد میشود. عکس قضیه نیز صادق است زمانی که نوعی عدم تطابق
هویتی میان اعضاءوجوددارد و هویت آنها باهم متعارض است مشارکت دراطلاعات،یادگیری
وخلق دانش بهحداقلخودمیرسد.با مرور ادبیات سرمایه اجتماعی دو مولفه عمده سرمایه
اجتماعی را میتوان ??اعتماد??و??ارتباط متقابل?? دانست
(115:1966| Menzal|Colman ( توصیف کلمن که
در بالا به آن اشاره شد نشان دهنده آن است که اعتماد و ارتباط متقابل هم از نظر
مفهومی و هم تجربی با هم به شدت مرتبط هستند. فوکویاما اعتماد را چنین تعریف
میکند: ??انتظاری که برآمده از مجموعه
رفتارهای همکاری گونه، صادقانه و با قائده که مبتنی بر هنجارهای مشترک است.?? (26:
1997| Fukuyama( میزتال (177:
1996| Misztal (روابط میان
هنجارهای ارتباط متقابل و ایجاد و نگهداری اعتماد را چنین بیان میکند: ?? هنجارهای
ارتباط متقابل و شبکه های مشارکت مدنی موجب ازدیاد اعتماد اجتماعی و همکاری میشود،
چرا که آنها موجب کاهش نااطمینانی شده و مدلی برای همکاری آینده فراهم میکند?? .
اعتماد
همواره نوعی
ابهام در ادبیات اعتماد و سرمایه اجتماعی وجود داشته است. برخی از نویسندگان
اعتماد را مترادف سرمایه اجتماعی دانستهاند (28:1997|
Fukuyama (؛ برخی دیگر آن را بهعنوان یک منبع تلقی کردهاند |Putnam( اعتماد را 15) 1995 و برخی دیگر اعتماد
را بهعنوان یک ساختار در نظر گرفتهاند (115:1988|
Coleman . (میزال ??ماحصل عمل با قصد و نیت کسی
میداند که از نکته نظر ما متناسب باشد??. نتیجه مطالعات
فراوان نشان داده است که اگر روابط میان اعضاء توأم با اعتماد بالا باشد تمایل
آنها برای تبادل اجتماعی و همکاری افزایش مییابد (
Putnam| 1995; Fukuyama| 1997: 28) اعتماد پدیده چند وجهی است و بیانگر
تمایل به اثر پذیری از گروه های دیگراست که این تمایل به اطمینانی مربوط میشود که
از چهار جنبه ذیل بهوجود میآید(181 :1981 ;
Ouchi :( 1ـ باور به قصد و نیت مثبت طرف مقابل ازلحاظ عدالت و نبود
تبعیض 2ـ باوربه صلاحیت وتوانمندی آنها 3ـ اعتماد وباوربه اعتبار آنها 4ـ
اعتمادوباور به باز بودن دیدگاه آنها
در این مقاله با
الگوگیری از مطالعات «آدلر و ووک ون» اعتماد بطور مفهومی از سرمایه اجتماعی جدا در
نظر گرفته شده است. (185:1999| Wookwon| Adler (بهعبارتی سرمایه
اجتماعی دارای ابعاد مختلف است که یکی از این ابعاد اعتماد میباشد . بطور مفهومی هم تفاوتی میان آنها وجود دارد؛ اعتماد
یک حالت روحی ـ روانی است که یک فرد همواره دارای آن است. اما سرمایه اجتماعی یک
خصیصه و ویژگی ساختار اجتماعی است (187 : 1999|
Wookwon| Adler . (در همین رابطه گرانروتر (1982|
Granovetter (ـ واضع تئوری پیونده های ضعیف 16 ـ بر
اهمیت پیوندهای ضعیف در تسهیل ارزیابی از شغل و تقویت سرمایه اجتماعی تاکید داشت
در این مورد تقویت پیونده های ضعیف ـ نیازی به اعتماد قوی و بالا ندارد ـ چرا که
این پیوندهای ضعیف از طریق سطوحی از اعتماد مشخص میشود که شبیه نوعی حالت بیطرفی
است. میتوان چنین تصور کرد که سرمایه
اجتماعی و اعتماد همدیگر را تقویت میکنند. سرمایه اجتماعی، اغلب روابط توام با اعتماد
ایجاد میکند و اعتماد به نوبه خود موجب شکلگیری سرمایه اجتماعی میشود. براساس
تحقیقی که در زمینه اعتماد و هنجارهای مدنی در 29 کشور جهان انجام شد. اعتماد را
یک نرم به حساب آورند ;Keefer| Knack( (115: 1996
،در تحقیق دیگری که در خلال سالهای 1992 تا 1997 انجام شد مشارکت شهروندی که با
عضویت در سازمانهای سیاسی و شهری و اعتماد متقابل سنجیده میشود را در روابط متقابل
نهفته دیدند. (14:2000| Wendy( در پژوهش دیگری
به بررسی رابطه میان «مشارکت شهروندی» واعتماد پرداختند و به این نکته رسیدند که
هر دو رابطه مثبت برهم دارند هر چند تأثیر مشارکت شهروندی بر اعتماد به مراتب
بیشتر از رابطه عکس بود. (Berman| 1997:119) همبستگی مثبتی
میان اعتماد و سرمایه اجتماعی وجود دارد و علت آن نفوذ منابع سهگانه موجود سرمایه
اجتماعی در اعتماد است. اعتماد میان افراد ماحصل ارتباط فامیلی،و هنجارهای مشترک
است (229:1996| Adler .(بنابراین ارتباط
تنگاتنگی میان اعتماد و سایر منابع سرمایه اجتماعی وجود دارد. رابطه فامیلی
بهعنوان یک منبع اعتماد به ویژگی اصلی پیوندهای شبکه بهعنوان یک منبع سرمایه
اجتماعی اشاره دارد؛ هنجارهای مشترک بهعنوان عامل ایجاد کننده هر دو (سرمایه اجتماعی و اعتماد) اشاره میکند و اعتماد مبتنی بر
محاسبه براساس عقاید مشترک بنا نهاده شده است. یکی از
مولفه های اثر گذار بر اعتماد ،احساس عدالت و انصاف در روابط اجتماعی است . فولگر
معتقد است ، عدالت افراد را متحد کرده و کنار هم نگه می دارد در حالی که بی عدالتی
می تواند موجب جدایی و پرداکندگی مردم شود. عدالت معمولا بیشتر از یک دیدگاه فلسفی
نگاه می شود و آن عبارت است از رفتار و عمل منصفانهای که بنظر می رسد از یک فرد
صالح سر می زند . غالبا عدالت د رشرایطی مطرح می شود که چند نفر با هم درگیر
مبادله کالا یا خدماتند . در علوم اجتماعی عدالت عبارت است از آنچه جمع یا اکثریت
می پسندند . هر سه نوع عدالت توزیعی ، روشی و مراوده ای بر اعتماد میان اعضا اثر
گذار است .
اگر منابع موجود
در گروه یا سازمان به درستی و منصفانه میان اعضا توزیع نشود ، عدالت توزیعی زیر
سؤال است . اگر قوانین و مقررات ناظر بر رفتارها و عملکرد ها غیر منصفانه باشد
عدالت روشی خدشهدار شده و اگر رفتارها و برخورد میان اعضا ناشایست و توهین آمیز
باشد،عدالت مراوده ای زیر پا گذاشته شده است(افجه ،1380:220 .( همانگونه
که اشاره شد اعتماد یک حالت روانی است که به قصد ونیت طرف مقابل بستگی دارد (178
:1996|Misztal اگر طرف مقابل
فرد باشد عدالت مراوده ای بیشترین اثر را بر اعتماد خواهد گذاشت . اما اگر طرف
مقابل سازمان باشد ، عدالت توزیعی و مخصوصا عدالت روشی اثر زیادی بر اعتماد می
گذارد. اعتماد پدیده چندوجهی است (178 :1996 | Misztal(که به اعتقاد فرد به اعتبار وصداقت طرف
مقابل از یکسو عدالت وی از سوی دیگر بستگی دارد . احساس بی عدالتی و تبعیض موجب
کاهش اعتماد خواهد شد . هر چند سایر منابع اعتماد نظیر تخصص ،اعتبار اجتماعی و نقد
پذیری وجود داشته باشد. با بررسی ادبیات موجود سه نوع
عمده اعتماد را میتوان نام برد: 1ـ اعتماد در خانواده: اشاره به
نوعی اعتماد درون خانواده که فرد عنصری از آن است دارد، در این نوع اعتماد، حس
همکاری و قابلیت اعتماد اعضای فامیل و خانواده مورد بررسی قرار میگیرد. در متون
سرمایه اجتماعی از این نوع اعتماد بهعنوان اعتماد اختصاصی، اعتماد شخصی و یا
اعتماد اجتماعی خانوادگی نیز نام برده شده است (1995|
Putnam .( 2ـ اعتماد عمومی: حالت کلیتری نسبت بهاعتماد فامیلی و
خانوادگی داشتهو بهافرادغریبهو ناشناس هم تسری مییابد. به همین جهت از آن به
اعتماد به غریبه ها هم نام برده شده است. این نوع اعتماد بر انتظارات رفتاری و یا
حس مبتنی بر هنجارهای مشترک (Putnam| 1995; Onyx & Bullen|1998;
Krishna| Shrader| 1999 : 320) است 3ـ
اعتماد مدنی / نهادی: اشاره به اعتماد شهروندان به نهادهای رسمی حکومتی دارد، از
جمله منصفانه بودن قوانین و مقررات، خط مشیهای اداری، تخصیصی منابع (1995| Cox (در برخی متون اعتماد مدنی را از اعتماد نهادی جدا
دانستهاند. اعتماد نهادی به سیستمهای متخصصیوبروکراسیهایحرفهای مربوط میشود (1990;Giddens( در صورتی که اعتماد مدنی به ارتباط
شهروندان و نهادهای حکومتی و سیاسی اشاره دارد. تفاوت
مفهومی میان انواع مختلف اعتماد به این معنی است که سوالات مختلفی برای بررسی
انواع مختلف اعتماد در تحقیقات تجربی ضروری به نظر میرسد. با این همه تفاوتهایی که
در مورد انواع اعتماد وجود دارد و مورد بررسی قرار گرفته است منظم نبوده و نیازمند
یک تحقیق منظم و مفهومی است. شاخصهای ذیل در سنجش اعتماد در
درون سازمانها میتواند مفید باشد :
-ارتباط
متقابل
کلمن (1990 (به
نوعی تعهد اشاره داشت و آن را از هنجارها جدا میدانست. از نظر وی تعهدات 18 التزام و اجبار برای قبول انجام کاری در آینده است.
وی تاکید داشت که تعهدات، بهعنوان انتظاراتی هستند که در درون روابط یک گروه خاص
شکل میگیرد که ممکن است در گروه دیگر وجود نداشته باشد. اما هنجارها یک حالت کلی ?? میداند که مثلاً فرد A در
مقابل انجام 19 داشته و در یک جامعه عمومیت دارند. تعهدات را بهعنوان ??اجزاء اعتباری
کاری توسط فرد B به او وفادار میماند. در واقع یکی
از شاخصهای ارتباط متقابل همان تعهد مورد نظر کلمن است. به
فرایند مبادله کالا و یا خدمت میان فرد یا گروهی با فرد / گروه دیگری که قبلاً از
خدمات 20 ارتباط متقابل آنها استفاده کرده اطلاق میشود (11:2000| Wendy . ( روابط متقابل توسط نرمها و هنجارها هدایت
میشوند بطوریکه فرد یا گروهی که دست به مبادله میزند میداند که برخوردهای اجتماعی
آنها را وارد این فرآیند کرده است. هنجارها و نرمهای ارتباط متقابل
بر حسب نوع شبکه میتواند متغییر باشد. هر چه روابط موجود در شبکه کمتر قانونمند
بوده و تبادل طولانی مدت رخ داده باشد. ارتباط متقابل کمتر انعطافپذیر بوده و ضعیف
خواهد ماند.
مانند ارتباط
متقابل در درون خانواده بدین مفهوم که یک عضو خانواده در قبال کمک و تلاش که جهت
حل مسئله یا مشکلی از عضو دیگر خانواده متحمل میشود، در مقایسه با افراد بیرونی
کمتر انتظار جبران را دارد. از همین روی به این نوع ارتباط، ارتباط توأم با تأخیر
یا ارتباط غیرمستقیم نیز اطلاق شده است (16:2000|
Wendy .( طبیعی است، که ارتباط متقابل میان افراد غریبه و ناشناس
مستقیمتر بوده و انتظار آن است که کمتر با تأخیر صورت گیرد. بهعبارتی کمکرسانی و
ارایه کالا یا خدمت به فرد یا گروه ناشناس با انتظار پاسخگویی متقابل ارایه میشود
چیزی که در درون خانواده چندان مورد تأکید نیست. تا به
امروز در پژوهشهای سرمایه اجتماعی، ارتباط متقابل به سه شکل مطرح شده است:
1ـ
ارتباط متقابل فرهنگی : این رویکرد بر ارزشها و هنجارهای مشترک در درون جامعه محلی
مبتنی است، علاقمندی به منفعت دیگران یکی از شاخصهای ارتباط متقابل فرهنگی است، در
این شاخص میزان توجه فرد یا گروه به تأمین منافع دیگران مورد توجه قرار میگیرد
(321: 1999| Krishna| & Shrader (بهعنوان
مثال میتوان این سوال را مطرح کرد: اگر یک پروژه اجتماعی بهطور مستقیم برای همسایه
شما منافعی نداشته باشد اما مزایایی را برای سایرین در شهر یا محله سکونت شما
داشته باشد. در این صورت فکر میکنید همسایه شما کمکی به انجام این پروژه خواهد کرد؟
2ـ
ارتباط متقابل مبتنی بر نتایج رفتاری: بر خلاف رویکرد فوق که مستقیماً به سنجش
ارتباط متقابل میپردازد. این رویکرد بر نتایج رفتاری ارتباط متقابل میپردازد،
همینطور بر خلاف تحقیقات دیگر نوعی ارتباط دو طرفه را در سنجش ارتباط متقابل مد
نظر دارد (220:1999| Kreuter . (بهعنوان مثال
میتوان با طرح سوالی مانند در شش ماه ه گذشته، آیا شما لطفی در حق همسایه مریض خود
کردهاید؟ (1998|Bullen & Onyx (به سنجش این نوع
ارتباط پرداخت.
3ـ
ارتباط متقابل مشارکتی: ارتباط متقابل مشارکتی بر مزیت مشارکت یا تبادل در داخل
شبکه متمرکز است. این نوع که 21 ارتباط بر انگیزه مشارکت و همینطور مزایای حاصل از
مشارکت در شبکه ها استوار است. یکی از مؤسسات عمدهای در زمینه سرمایه اجتماعی به
شکل کیفی کار میکند برای اولین بار از این نوع ارتباط متقابل استفاده کرد. بهعنوان
نمونه برای سنجش انگیزه مشارکت میتوان سوال ذیل را مطرح نمود به گروه ها و
انجمنهای مختلفی فکر کنید که شما فعالیتی در آن جاها انجام میدهید؟ چه دلیلی موجب
شد تا شما اولین بار با این گروه ها به فعالیت بپردازید؟
با این که
تاکنون این بعد از سرمایه اجتماعی مورد توجه چندانی قرار نگرفته بود. شایسته است
در بررسی ابعاد سرمایه اجتماعی از شاخصهای مربوط به ارتباط متقابل استفاده شود. شاخصهای ذیل را میتوان در رابط با سنجش ارتباط متقابل در
درون شبکه ها از جمله شبکه های سازمانی مورد استفاده قرار داد :
نتیجه گیری
این مقاله در
پاسخ به چگونگی ابعاد در شاخصهای سرمایه اجتماعی سه بعد عمده اشاره کرده است. بعد
ساختاری،شناختی و هنجاری (روابطی)از جمله ابعاد سرمایه اجتماعی محسوب می شود.بعد
ساختاری سرمایه اجتماعی بر نحوه پیوند میان اعضای سازمان اشاره دارد که اعضای یک
سازمان یا گروه تا چه اندازه ارتباط متراکم با هم دارند،ویژهگیهای فردی این اعضا نظیر
تحصیلات،روحیات و علایق،جنسیت و سوابق اعضا در گروه یا سازمان تا چه اندازه مشابه
به هم است؟ تاچه اندازه اعضا،ارزرشهاوهنجارهای مشترک رامورد استفاده قرار داده و
به آنها معتقد هستند؟ تا چه اندازه ارتباط میان اعضا تحت تاثیر منابع نفوذ و سلسله
مراتب سازمانی است؟ در این بعد سه شاخص عمده شناسایی شده است؛تراکم
شبکه،تجانس(همگنی) و سلسله مراتب موجود در گروه یا سازمان. تراکم
شبکه به میزان ارتباط اعضا در سازمان اشاره دارد اگر همه اعضای سازمان با هم در
ارتباط کامل باشند تراکم 100 %است و اگر هیچ ارتباطی میان اعضا
وجود نداشته باشد تراکم صفر خواهد بود. همگنی شبکه به اندازه ای اطلاق می شود که
در آن سطوح اعتماد در داخل شبکه گسترش میابد.هر چه تجانس اعضا از نظر عوامل جمعیت
شناختی مشابه باشد،اعتماد با سرعت بیشتری تسری خواهد یافت. سلسله مراتب بعنوان
شاخص دیگر بعد ساختاری به میزان تمرکز در تصمیمگیری و مشارکت اعضا در سازمان است. بعد شناختی(روابطی)به انتظار متقابل اعضا از هم و کیفیت
روابط از نظیر ارزشهای مثبتی مانند صداقت،اعتماد و عدالت می پردازد. در این بعد
نیز دو شاخص عمده قابل شناسایی است.اعتماد و ارتباط متقابل ؛ اعتماد یک حالت روانی
است که به شناخت طرف مقابل از لحاظ اعتماد به صداقت،توانمندی و صلاحیت یا اعتبار
وی بستگی دارد.ارتباط متقابل به فرهنگ تعاون و کمک رسانی اشاره دارد،در این فرهنگ
شناخت طرف مقابل چندان اهمیتی ندارد و هدف کمک به طرف مقابل بدون چشم داشتی از وی
است. بعد شناختی سرمایه اجتماعی ارتباط
نزدیکی با فرهنگ سازمانی داشته و به جهت سنجش ناپذیری آن کمتر مورد توجه پژوهشگران
سرمایه اجتماعی بوده است در این بعد به زبان و روایت های مشترک بعنوان عوامل پیوند
دهنده یک گروه اشاره می شود. مطالعه سرمایه اجتماعی با تمرکز
بر یک بعد و غفلت از ابعاد دیگر موجب پژوهش ناقص از سرمایه اجتماعی خواهد شد.لذا
پیشنهاد شده است تا این مفهوم بعنوان پدیده چند بعدی مورد بررسی و پژوهش قرار
گیرد،کاری که کمتر انجام شده است.
منابع انگلیسی
الف:مجلات و
نشریات:
?Newton|
K. Social Capital and Democracy. American Behavioural Scientist|Vol 40; NO:
5|1997|115
?Wendy|.Measaring
Social Capital;Research Paper; NO:24. Australian Instittue OF Family
Studies.2000|3-15
?Pondy
L.R.| Midriff| I.I. Beyond Open Systems Models Of Organization S. In B. M.
Staw
(Ed.)| Research in Organizational Capabilities: An Empirical Test .
Organization
Science
. NO:6 | 1979 | 76-92
?Orr|
J. ;Sharing Knowledge| Celebrating Identity: Community Memory In A Service
Culture.
In D. Middleton | D.Edwards| Collective Remember Ring |1990 |196- 189.
?Bruner|
J. S| Acts of Meaning Cambridge| MA: Harvard University Press. Harvard
|
NO:40|1990
?Coleman|
J.S.; Social Capital| In the Creation of Human Capital. American Jolurnal of
Sociology
| NO:94| 1988 | 98-100
?Nahapiet|
J.| Ghoshal| S.; Social Capital | Intellectual Capital and Organizational
advantage
Academy of Management Review |Vol: 23 |NO:2 | 1998 | 120-125
?Ibarra|
H. Structural Alignments| Individual Stratagies| and Mangerial Action: Element
Toward
a Network Theory of Getting Things Done. In N. Nohriq Q R.G. Eccles
.
Harvard
Business School Press. NO : 45 | 1992 | 210-215
?Burt|
R.S. Structural Holes| The Social Structure of Competition| Harvard Cambridge:
University
Press. 1992 | 230 - 245
?Fukuyama|
f. Social Capital and the Modern Capitalist Economy: Creating a High Trust
Workplace.
Stern Business. Washangton | 1997 | 25 - 28
?Putnam.
Bowling Alone : Americans Declining Social Capital. Journal OF Democracy
|
NO :6
| 1995
?Granovetter|
M.S. The Strength of Weak Ties Revisited| Beverly Hills. 1982
?Latham|
The Search for Social Capital | Centere for Independent Studies | Sydney | 1997
|
240 – 245
?Knack|
S|. Keefer| P. Does Social Capital Have an Economic Payoff? The Chart Harvard
Business
Review| July - August| 1996| 104-111.
?Krishna|
A; Shrader. E. Social Capital Assessment Tool| Conference of Social Capital and
Poverty
Reduction| UNDP. 1999 | 321-324
?Seibert|
S.Kraimer. M; Linden. A Social Capital Theory of Career Success| Academy of
Management
Journal| Vol : 44 | No:2 | 2001 | 18 - 25
?Marsden|
P.V. Core Discussion Networks of Americans | American Social Capital and
Network
Content | 1997 | 231 – 240
?Woolcock|M.
Social Capital and Economic Development: Toward a Theoretical
Synthesis
and Policy Framework. Theory and Society | VOL : 27 | NO:2 | 1998| 118 -125
?Baker.
Market Network and corporate Behavior. American Journal of Sociology | VOL
:
96 | 1990 |
115 – 118
?Lesser|
E.L| Knowledge and Social Capital : Foundation Applications| Butter worth
Heinemann
Press. Washangton | 2000 | 8 – 10
?Coleman|
J.| Katz| Menzel| Medical Innovation: A Diffusion Study Indianapolis: Bobbs –
Merrill
Co. | 1996 | 115
?Berman|
S. Civil Society and Political Institutionalization. American Behavioral
Scientist|
VOL:
40 | NO :5 | 1997 | 119 – 122
?Adler|
P.S.| Borys| B. Two Types of Bureaucracy: Enabling and Coercive| Administrative
Science Quarterly| VOL: 41 | NO:1 | 229
کتابها
?Misztal|
B. Trust in Modern Societies| Cambridge| England : Polity Press | 1996 | 177
-
179
?Ouchi|W.G.
Theory Z: HOW American Business Can Meet the Japanese Challenge
Reading
| MA : Addison – Wesley | 1981 | 181
?Adler|
P| S Wookwon| S| Social Capital: The Good| The Bad| and The Ugly|?Working
Paper|
University of California| LDS Angeles| Business School| 1999 | 185 - 188
?Onyx
and Bullen| Measuring Social Capital in Five Communities Management
Alternatives
Pty Ltd | Sydney | 1998
?Giddens
| The Consequence of Modernity. Combridge England : Polity Press|1990
?Kreuter.
Measuring Social Capital in Small Communication | Atlanta GA | Georgia
|
1999 | 220
?Stewart;
Richardson. Social Capital Stories | Policy Monograph 42 | The Center for
Independent
Studies | Sydney | 1998 | 328
?Cox.
A Truly Civil Society | ABC Books | Sydney | 1995
منابع فارسی :
- بیکر ،
واین ، مدیریت و سرمایه اجتماعی ، الوانی ، سید مهدی ، ربیعی مندجین، محمد رضا ،
سازمان مدیریت 15 – 10 ، 1382 ایران ، صنعتی
- افجه ،
سید علی اکبر ، مبانی فلسفی و تـئوریهای رهبری و رفتار سازمانی ، انتشارات سمت ،
تهران ، 1380، 221 220