02188272631   09381006098  
تعداد بازدید : 438
10/3/2023

ارتباط بین کـارت امتیـازی متـوازن ( Balanced Scorecard ) و بهبود تطبیقی ( Benchmarking ) در تعیین استراتژی در سطوح شرکت

امیر پورآقا

کارشناس سیستم مدیریت کیفیت ، سرممیز رسمی IRCA

شرکت تعمیرات نیروگاهی ایران

عباس آذر آسا

نماینده مدیریت ، مدیر دفتر نظارت بر نظام کیفیت ، مدیر آموزش

شرکت تعمیرات نیروگاهی ایران

چکیده

   کارت امتیازی متوازن (BSC ) و بهبود تطبیقی (Benchmarking ) از موثرترین و مهمترین ابزارهای کسب و کار در سالهای اخیراست . BSC در یک سیستم مدیریت استراتژیک در انجام فرآیندهای مهم مدیریتی زیر بکار گرفته میشود :

1- شفاف و روشن کردن چشم انداز و استراتژیها .

2- تسهیل در انتقال و تفهیم استراتژیها بین سطوح مختلف مدیریتی .

3- ارتباط میان اهداف استراتژیک و عملیاتی نمودن برنامه های استراتژیک به برنامه های اجرایی .

4- بوجود آوردن یک سیستم اندازه گیری و ارائه بازخوردهای استراتژیک و ارتقای کیفیت یادگیری .

5- کالبد شکافی سازمان برای درک نقاط قوت و ضعف ( فرصتهای بهبود ) .

از سوی دیگر Benchmarking مقـایسـه و الگـوبرداری یک سازمان از سازمانهای موفق دیگرمی باشد و با توجه به رویکرد Benchmarking که یک فرآیند اندازه گیری پیوسته می باشد و در مقایسه فرآیندهای تجاری خود با فرآیندهای قابل مقایسه در سازمان پیشرو برای بدست آوردن اطلاعاتی است که به سازمان کمک خواهد که بهبودها را تعیین و آنها را انجام دهد .

سازمانها برای تعیین ، پیاده سازی و بهبود چشم انداز ، استراتژیها و ماموریتها از رویکرد Benchmarking استفاده نموده و در جهت تعالی سازمانی نسبت به ارتقاء فرآیندها | عملکردها | محصولات و سایر فعالیتها در مقایسه با سازمانهای موفق اقدام می نمایند .

انواع مختلف Benchmarking را می توان برمبنای آنچه مقایسه می شود و موردی که در قبال آن  مقایسه صورت می گیرد تعریف نمود :

مقــایسه چـه مواردی (Benchmarking عملکرد | فـرآیند | استــراتـژیـک ) در مقـایسه با چه مواردی (Benchmarking داخلی| رقابتی| کارکردی| ژنریک ) .

جهت اجرای کارت امتیازی متوازن و تعیین استراتژیها در سطوح شرکت از رویکرد Benchmarking استفاده شده که ارتباط Benchmarking با استراتژیها و برنامه ریزی استراتژیک در چهار پرسپکتیو BSC از طریق سه جنبه زیر برقرار می گردد :

1- چه زمینه هایی Benchmark  شود .

2- شرکت با چه شرکتهای معیاری مقایسه شود .

3-  براساس نتایج حاصل از بررسی Benchmark چه تغییراتی باید انجام پذیرد .

در پیاده سازی اسـتراتژی سازمانها جـنبه های زیر از اهمیت بسزایی برخودار می باشند :

الف جـنبه HARD  سازمانی ، شـامل توصـیف اســـتراتـژی ( STRATEGY MAPS ) و اجرای آن ( توسط فرآیندها و رویه ها ) و اندازه گیری آنها .

ب-  جنبه SOFT سازمانی ، شامل رهبری  | رشد و پرورش ، فرهنگ و کارگروهی در تنظیمات استراتژیک سازمان با دید چهار جانبه  BSC و تعییـن استـراتـژی در سطـوح سـازمـانـی و معیارهای اندازه گیری در BSC  از طریق Benchmarking سازمانها میسر می باشد .

 

مقدمه :

   در سالهای اخیر تحولات عظیم و شگرفی در زمینه مدیریت استراتژیک و دستیابی به روشهای کارا و مناسب در جهت بهبود بهره وری حاصل گردیده است . یکی از مهمترین روشهایی که در کشورهای صنعتی پیشرفته بسیار مورد توجه بوده و واحدهای صنعتی سرمایه گذاریهای زیادی را برای کاربرد آن به منظور افزایش سطح بهره وری بکار می بندند | روش بهبود تطبیقی یا Benchmarking است .

بعبارت دیگر | بهبود دائم برای کلیه عاملهای اقتصادی از جمله الزامات شده و یکی ازمهم ترین و موثرترین روشهای نیل به این اهداف روش بهبود تطبیقی است .

امروزه با توجه به مدلهای تعالی سازمانی شاملEFQM ، DEMING ، MalcomBaldrig و با اشتراک گذاری اطلاعات ، تعیین بهبود ، الویت بندی آنها و تعیین چشم انداز و استراتژی سازمان از مسیرهای تعالی سازمانی می باشد و دو ابزار BSC و Benchmarking  در راستای پیاده سازی مدلهای تعالی از کارایی و اثربخشی بالایی دارا می باشند .

 

1- روش بهبود تطبیقی عبارت است از :

 یک روش سیستماتیک | برای یادگیری از سازمانهای اقتصادی پیشرو | بمنظور اصلاح و بهبود | با تاکید بر فرآیندهای سازمان خودی | می باشد .

بر اساس نظریه Benchmarking | فرآیند آن متشکل از پنچ مرحله می باشد :

مرحله طرحریزی | به منظور مطالعه و شناخت فرآیندهای سازمان خودی .

مرحله جستجو | برای یافتن شرکای Benchmarking .

مرحله مشاهده | در راستای مطالعه فرآیند شریک  Benchmark .

مرحله تجزیه و تحلیل | به منظور بررسی و تحلیل تفاوتهای بین فرآیند سازمان خودی و فرآیند شریک  Benchmarking .

مرحله تطبیق| جهت اعمال بهبودها براساس آنچه از شریکBenchmarking آموخته شده است .

   با توجه به اینکه امروزه | تکنولوژی ( متشکل از اجزای ماشین آلات و ابزارآلات | دانش فنی و اطلاعات  مدیریت و مهارت ) یکی از عوامـل اصلی بهبود شناخته شده و دوره عمر آن هر روز کوتاه تر می شود لذا واحدهای اقتصادی به منظور یادگیری سریع | بایستی به دنبال روشهای یادگیری جدید با درجه کارایی و اثر بخشی بالاتری باشند .

 

2- کارت امتیازی متوازن:

BSC یـکی ازمهمتـریـن ابـزارهـای مطـرح شـده در زمینـه کسب و کار در سالهای اخیـر اسـت. پایه گذاران کارت امتیازی متوازن یاBSC ( Balanced Scorecard ) حسابداران بوده اند . در آن زمان عمدتاً گزارشات مالی وسیله سنجش عملکرد سازمان بود | در دوران انقلاب صنعتی سازمانها با برقراری و توسعه سیستمهای کنترل مالی وضعیت خود را  اداره کرده و بر نحوه تخصیص دارایی های فیزیکی و مالی خود نظارت می کردند .

با ظهور عصر فناوری اطلاعات |اتکای تک بعدی به سیستمهای اندازه گیری مالی جهت رقابت و کسب مزیت های پایدار ، کفایت نمی کند و بـرای بـهبـود عمـلـکرد | سازمانها باید سیستمهای اندازه گیری و   نحوه مدیریت خود را تغییر دهند و دیگر نمی توانند فقط به اندازه گیری جنبه های مالی اکتفا کنند . در اندازه گیری مالی ، اتفاقی که می افتد اینست که زمان می گذرد آنگاه ما گزارش می دهیم در سال گذشته چه اتفاقی افتاده و اینکه عملکرد مالی در این زمان ، نسبت به سالهای گذشته چگونه بوده است . درBSC  این قضیه مطرح شد که علاوه بر عوامل مالی | عواملی را در نظر بگیریم که پیش بینی کنیم در آینده چه اتفاق می افتد و معیارهایی را اندازه بگیریم که به ما هشدار بدهد ، که قرار است وضعیت در آینده خوب و یا بد شود و قبل از اینکه وضع خوب یا بد شود ما متوجه شویم .

BSC یک روش اندازه گیری عملکرد سازمان بوده که در آن ، استراتژی تدوین گردیده و برنامه عملیاتی را در کلیه سطوح سازمان منتقل کرده و آنگاه بررسی می کنیم که چقدر اجراء می شود و نتیجه آن بازخوردهای استراتژیک است .

نکته مهم این است که سازمان چه سیستمهای  اندازه گیری دارد  اگر این سیستم ها درست تنظیم نشود ممکن است سازمان به بیراه رود . کلید بسیاری از اصلاحات در سازمان ، استقرار سیستمهای اندازه گیری سنجیده شده است در اینصورت مدیریت در روشنی گام برمی دارد که استراتژی انجام می شود یا خیر؟

 

توصیفی از فرآیند BSC :

BSC وسیله مفیدی برای وضوح دورنمـا و اسـتـراتـژی سـازمـان در چهـار مـحـدوده شامل اهـداف مـالـی، مشتریان، فرآیندهای مهم وکلیدی در موفقیت سازمان و یادگیری ورشد به حساب می آید . BSC اهداف و استراتژی های سازمان را از چهار جنبه تصویر می کند و به عنوان یـک سیـستـم مـدیـریت ، سازمان را از چهار جهت می نگرد :

1- از دید مالی ( با دید صاحبان سرمایه و سهامداران )

2- از دید مشتری

3- از دید فرآیندهای کسب و کار ( فرآیندهایی که در سازمان انجام می شود تا یک ورودی را به خروجی تبدیل کند و این ما را به یک پرسپکتیو متصل می کند که سازمان را به صورت فرآیندهای بهم پیوسته می نگرد نه وظیفه های مختلف )

4- از دید رشد و یادگیری ( مساله مدیریت منابع انسانی و مقوله رشد و انگیزش )

و از چهار زاویه سازمان را سنجش می کند ( در شکل 1 )

 

 

توصیفی از فرآیند بهبود تطبیقی ( Benchmarking ) :

بهبود تطبیقی یک ابزار برای بهبود و اصلاح می باشد . در واقع بهبود تطبیقی فرآیند اندازه گیری پیوسته و مقایسه در سازمان پیشرو برای به دست آوردن اطلاعاتی است که به سازمان کمک خواهد کرد که بهبودها را تعیین کرده و آنها را انجام دهد .

 

- انواع مختلف بهبود تطبیقی :

بهبود تطبیقی درباره مقایسه یک سازمان با سازمان دیگر است که می توان سازمان را بطور کلی و یا اینکه فرآیندها | عملکردها | محصولات و غیره را با یکدیگر مقایسه کرد ه و انواع مختلف بهبود تطبیقـی را می توان بر مبنای آنچه که مقایسه می شود و آن چیزی که در قبال آن | مقایسه صورت می گیرد تعریف نمود .

 

بهبود تطبیقی چه چیزی ؟

سه نوع بهبود تطبیقی می تواند بر اساس چیزی که مقایسه می شود تعریف گردد :

 

بهبود تطبیقی عملکرد | مقایسه ای از اندازه گیری های عملکردی ، بمنـظـور مـشـخــص کردن اینـکـه سـازمان خودی در مقایسه با دیگر سازمانها ، تا چه حد خوب عمل می کند .

بهبود تطبیقی فرآیند ، مقایسه روشها و طرز اجراها برای انجام فرآیندهای تجاری | بمنظور یادگیری از بهترین مورد | برای بهبود فرآیندهای سازمان خودی است .

بهبود تطبیقی استراتژیک ، مقایسه انتخاب ها و تمایلات استراتژیک ایجاد شده به وسیله سازمانهای دیگر بمنظور جمع آوری اطلاعات برای بهبود برنامه ریزی و موقعیت یابی استراتژیک سازمان خودی است .

 

بهبود تطبیقی با چه چیزی ؟

چهار نوع بهبود تطبیقی بر حسب اینکه با چه چیزی مقایسه شوند می توان تعریف کرد :

بهبود تطبیقی داخلی ، مقایسه بین قسمتها |واحـدها و شرکتهای تابعه درون همان سازمان می باشد .

بهبود تطبیقی رقابتی ، یک مقایسه مستقیم از ( عملکرد یا نتایج ) خودی در مقابل بهترین رقبای واقعی است | رقیبی که همان محصول یا همان خدمت را تولید و ارائه می نماید .

بهبود تطبیقی کارکردی | مقایسه فرآیندها یا کارکردها با شرکتهای غیر رقیب در همان صنعت یا زمینه تکنولوژیکی می باشد .

بهبود تطبیقی ژنریک ، مقایسه فرآیندهای خودی با بهترین فرآیند نزدیک به آن صرفنظر از صنعت می باشد .

بهترین بهبود تطبیقی جهت مقایسه عملکردها یا استراتژی ها بهبود تطبیقی رقابتی می باشد .

 

چرخه بهبود تطبیقی :

   برای توصیف فعالیتهای که در یک بررسی بهبود تطبیقی قرار می گیرند | یک مدل فرآیند بهبود تطبیقی بکار برده می شود . این مدلی است که نشان می دهد فعالیتها با چه مراحلی و به چه ترتیبی در بررسی بهبود تطبیقی باید انجام شوند . ( شکل 2 )

 

بهبود تطبیقی و ارتباط با استراتژی :

ارتباط بهبود تطبیقی با استراتژی و برنامه ریزی استراتژیک سازمان در شکل زیر (3) نشان داده شده است.  بهبود تطبیقی باید در ارتباط با استراتژی سازمان نگریسته شود . مجموعه برنامه های استراتژیک در سلسله مراتبی قرار دارند که سطوح بالاتر دارای اختصار بیشتر و بطور کلی جهت های راهنما را شامل می شوند و سطح های پایین تر ، جزئیـات عملیـات سـازمان یافته سطح های بالاتر را نمایش می دهند . برنامه و تصمیمات استراتژیک هم بر بهبود تطبیقی اثر گذاشته و هم از آن تاثیرمی پذیرند .

 

ارتباط بهبود تطبیقی و BSC :

استراتژی سازمان و برنامه های استراتژیک آن باید موارد زیر را تحت تاثیر خود قرار دهند :

چه زمینه هایی بهبود تطبیقی شود .

سازمان با چه سازمانهای معیاری مقایسه شود .

براساس نتایج حاصل از بررسی بهبود تطبیقی چه تغییراتی باید انجام پذیرد .

در  همین  حین  ، بهبود تطبیقی  از طریق موارد زیر ، برای برنامه ریزی  استراتـژیـک سازمان  ،  ورودی  ( اطلاعات و داده ) تهیه می کند :

افشای عملکردهای سازمانهای دیگر که می تواند بعنوان یک منبع برای طرحهای عملیاتی سازمان خود بکار رود .

ایجـاد معیـارهـای انـدازه گیـری عملکرد که بعنوان مبانی مرجع و هم چنیـن اهـداف سـازمـان می توانند قلمداد گردند ( بنچ مارکها ) .

افشای تفاوتهای بنیادین بین شرکتها که نشانگر این مطلب است که در دراز مدت ، تعدادی از اصول راهنما باید تغییر یابند .

  این تاثیرات باید بر طبق جهت هایی که در شکل 3 نشان داده شده است باشند ، به عنوان مثال ، سطح بالاتر استراتژی تصمیم می گیرد که چه چیزی بـنـچ مــارک شـود ، در حـالــی کـه Benchmarking می تواند داده هایی را در سطح عملیاتی برای اجراء ارائه نماید . در برخی موارد ، Benchmarking ممکن است نیاز به تغییر سطح بالاتر استراتژی ها را به همان خوبی نشان دهد .

یک عنصر مرکزی در BSC و بهبود تطبیقی ، مدیریت بر مبنای واقعیت است ، که عموماً یک کلمه کلیدی مهم ، در BSC و بهبود تطبیقی و در پروژه های بهبود می باشد . Benchmarking یک ارزیابی کامل از سازمان خودی را در بر می گیرد و به BSC در تعیین استراتژی موجود در سـازمان کمک می کند و از سوی دیگر بدست آوردن اطلاعات در مورد عملکرد دیگر سازمانها ، تصویر قدرتمندی از جایی که سازمان خود درآن ایستاده درمقابله با آنچه می تـوانـد به آن نـائـل شـود ، بـدسـت می دهد .

در واقع تعریف استراتژی و چشم انداز آینده سازمان در مقابل محیط و چهار پرسپکتیو BSC در تعیین استراتژی ، اهداف ، اندازه گیری ها و شاخص های کلیدی در کلیه سطوح سازمان در جهت اجرای هرچه بهتر BSC در سازمانهای خود و نائل شدن به استراتژیهای تعریف شده می باشد .

یـک استـراتـژی عملکـرد بر تجزیه و تحلیل عوامل اساسی موفقیت و سطوح عملکرد حاصله بر پایه آن عوامل | طراحی و استوار خواهد شد . سپس می توان در خصوص این موارد به اتفاق نظر رسید : اقدامات لازم برای بهبود عملکرد ار طریق آموزش ، پرورش | سازماندهی | ایجاد و توسعه فرآیندهای مدیریت عملکرد ، مهندسی مجدد فرآیند تجاری و یا کاهش هزینه های فعالیت ها ، انجام می گیرد .

استفاده از نمودار ماتریس معیار ( دیاگرام M2 ) در شناسایی فاصله ها در سطوح عملکرد 

برای طراحی یک دیاگرام M2 ، از روش سه گامی زیر می توان پیروی کرد :

1- اندازه های عملکردی را به سه دسته تقسیم کرده :

کمترین مقدار بهترین است .

بیشترین مقدار بهترین است .

مقادیر معمولی ، به عنوان مثال اگر امکان نداشته باشد که بگوییم آن مقدار باید کم یا زیاد باشد و این دقیقاً یک مقدار معمولی را نشان می دهد .

2- داده های شرکای مختلف را اندازه گیری کرده و به مقیاس درمی آوریم .

3-  مقادیر را در یک نمودار M2  نقطه گذاری می کنیم .

 

مثالی از ساختن یک دیاگرام M2

اندازه های عملکردی مانند زیر می توانند دسته بندی شوند :

کمترین مقدار بهترین است زمان ، از موقع سفارش تا شروع ساخت | زمان از موقع سفارش تا موقع تحویل و شکایات .

بیشترین مقدار بهترین است رضایت مشتری .

مقادیر معمولی هزینه های غیر مستقیم به عنوان درصدی از قیمت فروش .

گام بعدی به مقیاس در آوردن مقادیر می باشد به طوری که همهء آنها در فاصله 0/0 تا 0/1قرار گیرند .

برای مواردی که بیشترین مقدار داده بهترین است :

برای مواردی که کمترین مقدار داده بهترین است :

برای مقادیر داده های معمولی ( هردو فرمول بالا را می توان استفاده کرد )

در محاسبات بالا ، براساس تعربف گروه ، بنچ مارک ، بهترین سطح عملکرد برای معیار اندازه گیری مورد سئوال براساس داده های موجود ، صرفنظر از آنچه سازمان به آن دسترسی پیدا کرده | می باشد .

                                                                     بنچ مارک       سازمان خودی          سازمان شریک

زمان سفارش تا شروع ساخت               کم             1                     0.2=1/5          0.14 =1/7

زمان سفارش تا تحویل                         کم             8                 0.29 =8/28        0.2=8/41

شکایات                                          کم       0 . 2            0.15=0.2/1.3           0.2/0.2=1 رضایت مشتری                                  زیاد       97/100=0.97             100       100/100=1

درصد هزینه های غیر مستقیم در قیمت/  معمولی   16                16/18=0.89          0.76=16/21

مقادیر محاسبه شده اکنون برای نقطه گذاری بر روی نمودار  آماده هستند مطابق شکل 4 هرچه یک نقطه از مرکز دایره دورتر باشد ، عملکردی بهتری را نشان می دهد | از نمودار |هم چنین می بینیم که فاصله ای بین اندازه های عملکرد | شکایات و رضایت مشتری وجود دارد به طوری که تعداد شکایات زمینه هایی است که شرکت خودی بیشترین فاصله را از بهترین طرز اجراء دارد و زمینه در جهت ایجاد یک استراتژی در سازمان است و در این مواقع BSC  کمک کرده تا با چهار پرسپکتیو ، خود و داده های حاصل از بنچ مارک نقاط قوت و ضعف شناسایی شده و راهنمایی در جهت ایجاد یک استراتژی در سطوح بالا سازمان داده و بکار گیری هر بار Benchmarking کمک درهرچه بهتر شدن فرآیند تصمیم استراتژی در سطوح بالای سازمان شده و نتایج حاصل از بکارگیری استراتژی نشانه ای از مـرغوب بودن استراتژی در سطوح عملیاتی نشان خواهد داد .

جایگاه BSC و بهبود تطبیقی در سطوح سازمانی20 :

بدیهی است استراتژی اجرایی و تغییر اجرایی درکلیه سطوح سازمان می باشد . اما اگر بیشتر جستجو کنیم این حقیقیت یکی از بزرگترین دلایلی است که تلاشهای دگرکون سازی سازمانها به شکست منجر می شود . انجام فعالیت Benchmarking ایجاد یک توازن برابر در جنبه های Soft و Hard استراتژی ایجاد می کند .

استراتژی مدیریت | در اصالت | تغییر مدیریت است . یک مشاهده ساده که به یکی از اندازه های مهـم در سطـوح بـالا از استـراتژی افزوده شده و بطور مرتب بازنگری می گردد . استـراتـژی از جنبـه های Soft و  Hard تشکیـل می گـردد . جنـبــه هـای Hard شامل توصیـف اسـتراتـژی ( STRATEGY MAPS ) و اجرای آن ( توسط فرآیندها و رویه ها ) و اندازه گیریها می باشد

جنبه های Soft که کمتر هم فهمیده می شود و اهمیت آن هم کم نیست شامل رهبری  | رشد و پرورش و کارگروهی بطوری که همه از الزامات برای تغییر در سازمان می باشد . جهت اجرای یک استراتژی موفق درکلیه سطوح سازمان باید جنبه های Soft استراتژی بهتر فهمیده و درک گردد .

نتیجه گیری :

در مجموع BSC  و Benchmarking در یک سیستم مدیریت استراتژیک در انجام فرآیندهای مدیریتی زیر می تواند بکار گرفته شده و راهنمایی جهت تعیین استراتژی در سطوح مختلف در سازمانها میگردد :

1- شفاف و روشن کردن چشم انداز و استراتژی از طریق BSC و تعیین بهترین چشم انداز و استراتژی از طریق Benchmarking و استنتاج از استرتژیهای سازمانهای دیگر .

2- سهولت در انتقال و تفهیم استراتژی از طریق BSC   بین سطوح مختلف مدیریت و ارتباط میان اهداف استراتژیک و ملاکهای سنجش از طریق  Benchmarking .

3- طراحی ، هدف گذاری و هم راستا کردن برنامه های عملیاتی و استراتژیک و ترجمه و تفسیـر بـرنامه های استراتژیک به برنامه های اجرایی و عملیاتی از طریق BSC و Benchmarking از سازمانهای دیگر و توجه به برنامه های استراتژیک در عملیاتی نمودن آنها .

4- بوجود آوردن یک سیستم اندازه گیری از طریق BSC و Benchmarking و ارایه بازخوردهای استراتژیک و ارتقای کیفیت یادگیری .

5- کالبد شکافی سازمان برای درک نقاط قوت و ضعف از طریق BSC و Benchmarking  .

6- توجه سازمانها در پیاده سازی استراتژیها به جنبه های HARD  سازمانی شامل توصیف استراتژی ( STRATEGY MAPS ) و اجرای آن ( توسط فرآیندها و رویه ها ) و اندازه گیریها می باشد  و جنبه های SOFT  شامل رهبری  | رشد و پرورش ، فرهنگ و کارگروهی بطوری که همه از الزامات برای تغییر در سازمان می باشد .

 

مراجع لاتین :

1-Robert S.Kaplan and David P. Norton (1996) . Translating Strategy in to action : The BALANCED SCORECARD

2 -Guide to a Balanced Scorecard Performance Management Methodology : procurement utive’s association

3 - American Productivity & Quality center (1993 ) Organizing and Managing Bench marking-( Course Material )| APQC| Houston| Tx

4- President’s Management Agenda: A Balanced Scorecard Approach by James B.whittaker – Management concepts (2003)

5- Zairi| M. and Leonard| Paul ( 1994 ) Practical Benchmarking : A Complete Guide|

Chapman& Hall| London .

6- Introduction to Balanced Scorecard by Paul R|Niven .

7- Strategic Performance Measurement and the Balanced Score card ( by Daivid E. plattt Ph.d “( Gazatte )”

8-  Managing Strategy is Managing Change ( by David P.Norton)(Gazette)

9- Management System\". Harvard Business Review| January-February 1996 pp75-85 (Presents Kaplan and Norton\s thoughts on how the balanced scorecard can be used as a strategic management system.)

10- WWW.APQC.ORG

مراجع فارسی

10- سازمانهای یادگیرنده در عمل ( مترجم : دکتر ابوالفتح لامعی ( .

11- مدیریت استراتژیک منابع انسانی ( راهنمای عمل ) ترجمه ، دکتر سید محمد اعرابی و داود ایزدی .

 

سیستم انبارداری آنلاین سامانه انبارداری سیستم انبارداری سامانه انبارداری آنلاین سیستم انبار سامانه انبار سیستم انبار آنلاین سامانه انبار نرم افزار انبارداری آنلاین نرم افزار انبارداری انبارداری تحت وب سیستم انبار تحت وب سیستم مدیریت چند انبار کاردکس کالا کاردکس کالا در انبار طبقه بندی انبار مدیریت درخواست های PM کدینگ کالا مدیریت درخواست های کاردکس مالی کالا در انبار کاردکس مالی رسید انبار رسید ورود کالا به انبار حواله انبار حواله خروج کالا از انبار درخواست کالا از انبار ثبت درخواست از انبار درخواست خرید کالا ثبت درخواست خرید کالا درخواست بازگشت کالا بازگشت کالا به انبار انتقالی بین انبارها جابجائی کالا بین انبارها رسید انبار مستقیم ثبت کالا در انبار مستقیم موجودی کالا در انبار بروزرسانی خودکار موجودی کالا نقطه سفارش کالا نقطه سفارش نقطه سفارش کالا در انبار سیستم چند انباره مدیریت چند انبار سیستم تحت وب انبار انبار وب بیس حسابداری انبار جانمائی کالا در انبار افتتاح انبار
All Rights Reserved 2022 © OnlineWarehouse.ir
Designed & Developed by BSFE.ir