نقش خویشتنپنداری
در موفقیت شغلی پزشکان
ژینوس آروند ، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته راهنمایی و
مشاوره، دانشگاه خاتم
عبدالله شفیع
آبادی، استاد رشته راهنمایی و مشاوره، دانشگاه علامه طباطبایی
مقدمه:
موفقیت شغلی از دیدگاه روانی به احساس فرد از میزان
کارآیی و توانایی وی در انجام کار اطلاق میشود. یکی از عوامل مهم در تعیین موفقیت
شغلی خویشتنپنداری است به طوری که کوپر اسمیت معتقد است افرادی که خویشتنپنداری
مثبت دارند زندگی موفقیت آمیزی را سپری میسازند و در کارشان نیز موفقتر هستند.
بر این اساس مطالعه زیر جهت بررسی نقش خویشتنپنداری در موفقیت شغلی در جامعه
پزشکان شاغل در تهران در سال 1383 انجام شد.
روش پژوهش: مطالعه به روش همبستگی به روی 52 نفر از پزشکان
40-25 سال شاغل در تهران انجام شد. برای سنجش خویشتنپنداری از آزمون خویشتنپنداری
راجرز استفاده شد که اعتبار آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد.
برای سنجش موفقیت شغلی از پرسش نامه محقق ساخته
استفاده شد که روایی صوری آن توسط سه تن از متخصصین تایید شد و اعتبار آن از روش
آلفای کرونباخ 98/0 به دست آمد. این پرسش نامه ها توسط پزشکان تکمیل شد واز روش
آماری ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش
همبستگی بین موفقیت شغلی و خویشتنپنداری استفاده شد.
نتایج: بین خویشتنپنداری و موفقیت شغلی همبستگی وجود
نداشت (r=-0.05).
بین موفقیت شغلی و گرم و پذیرا بودن، آرام بودن و در دسترس بودن هدفهای شغلی همبستگی
وجود داشت (r>0.50). بین موفقیت
شغلی و اعتماد، تحمل شرایط سخت کار، داشتن نظم، تمایل به تسلط داشتن و جسارت داشتن
همبستگی کمی وجود داشت (r<0.46).
نتیجهگیری: از این پژوهش به این نتیجه میتوان رسید
که پزشکان ایرانی زمانی احساس موفقیت شغلی دارند که احساس کنند به هدفهای شغلی خود
دست یافته اند. آرام بودن و روحیهای گرم و پذیرا داشتن نظیر افراد خونگرم از صفات
بارز پزشکان موفق به حساب میآید.
مقدمه:
جامعه برای پیشرفت به کار و منابع انسانی نیاز دارد و
انسانها نیز به خاطر ارضای نیازهای مادی و روانی خود به کار نیازمندند. کار یا
پیشه فعالیتی دائمی است که به تولید کالا و خدمات منجر میشود و برای اجرای آن
دستمزدی در نظر گرفته میشود. از طریق کار، فرد خود را جزئی از جامعه میپندارد و
از طریق مقایسه خود با دیگران به ارزشیابی تواناییها و مهارتها و نیز کشف
محدودیتهای خود اقدام میکند. (شفیع آبادی، الف، 1382).
چون موفقیت هر سازمانی به منابع انسانیش بستگی دارد،
ویژگیهای افراد، ادامه کار و رشد سازمان را تعیین میکند. انسانها برای
پیشرفت موفقیت شغلی خود از برنامه ریزی
شغلی استفاده میکنند. برنامه ریزی شغلی از آن جهت اهمیت دارد که موفقیت یا شکست
ارتباط نزدیکی با خویشتن پنداری، هویت و رضایت هر فرد از کار و زندگیش دارد.
برنامه ریزی شغلی فرایندی است که هر فرد جویای کار آن
را انتخاب میکند و اهداف شغلیش را تنظیم میکند و برای به دست آوردن آن ابزاری را
تعیین میکند. البته برنامه ریزی شغلی ضرورتاً فقط بر روی فرصتهای ارتقا و پیشرفت
متمرکز نمیشود، زیرا مفهوم موفقیت شغلی در طول سالها به میزان زیادی تغییر کرده
است و به آن سادگی که در گذشته بوده نیست. مفهوم موفقیت شغلی و نگرش فرد به شغلش
نه تنها به فرد بلکه به عوامل دیگری بستگی دارد. عموماً مردم از شغلشان به جز
منفعت مالی چیزهای بیشتری میخواهند. در گذشته کارمندان تعریف مشخصی از موفقیت
داشتند: سخت کارکن، هرگز با رئیست بحث نکن، با پیشرفت خوب پاداش دریافت میکنی.
امروزه مردم به استانداردهایی از زندگی دست یافته
اند که مدلهای مختلفی از موفقیت شغلی را در پیش رو دارند. ممکن است هر
کسی نخواهد مدیر شود و به عنوان مثال یک مهندس دوست داشته باشد روی مسائل فنی کار
کند و موفقیت شغلی را در این ببیند.(هو، 1998)
موفقیت شغلی برای هر فردی معنی متفاوتی دارد. به نظر
عده ای موفقیت شغلی همان پیشرفت شغلی
و تعالی مهارتهاست. در حالی که عده دیگری موفقیت شغلی را کسب درآمد بیشتر میدانند.
در مشاوره شغلی، موفقیت شغلی به سه حالت غیر روانی، روانی و عمومی تعریف شده است.
در دیدگاه غیرروانی هر فردی که درآمد بیشتری دارد، در شغلش موفقتر است. در حالی
که جامعه شناسان معتقدند عوامل دیگری از قبیل موقعیت شغلی فرد در جامعه و میزان
همکاری و مشارکت فرد با جامعه از طریق اشتغال نیز از جمله معیارهای موفقیت شغلی به
شمار میرود.
در دیدگاه روانی موفقیت شغلی عبارت از احساس فرد از
میزان کارآیی و توانائیش در انجام کار محوله میباشد. معمولاً افراد موفق کارشان را
بهتر انجام میدهند و به راهنمایی کمتری نیازمندند و کمتر از محیط کار غیبت میکنند.
این عده ضمن کار خطای کمتری را مرتکب میشوند و در نتیجه کمتر دچار حوادث میگردند.
در دیدگاه عمومی موفقیت شغلی زمانی حاصل میشود که
فرد بتواند از تمام تواناییها و امکانات خود در رسیدن به هدفهای شغلی استفاده و
بهرهبرداری نماید. موفقیت شغلی یک مفهوم نسبی دارد و هیچ فردی را نمیتوان موفق
نامید مگر اینکه از هدفها و ایدهآلهایش آگاه باشیم. موفقیت شغلی عبارت از رابطهای
است که بین پیشرفت کنونی فرد و ایدهآلهای آینده
اش تعیین می نماید.
میزان موفقیت فرد در برآوردن نسبی این هدفها را موفقیت شغلی مینامند. ( شفیع
آبادی، الف 1382)
همانطور که ذکر گردید، جامعه و در بعد کوچکتر هر
سازمانی برای موفقیت به منابع انسانیش تکیه دارد و ویژگیهای افراد هر جامعه یا
سازمان موفقیت و ادامه کار آن جامعه را پیش بینی میکند. از ویژگیهای هر فرد
خویشتنداری اوست که تعاریف متعددی را برای آن قایل شدهاند. (هو، 1998)
به نظر سوپر خویشتن داری بر اثر تعامل بین انسان و
عوامل محیطی رشد و نمو میکند و تکامل مییابد. سوپر بیشتر واژه خویشتن پنداری
حرفهای را به کار میبرد که تمام اعتقادات و تصورات فرد است که به نوعی با انتخاب
شغل و حرفه ارتباط و یا در مسیر تکاملی انتخاب شغل اثر میگذارد. خویشتن پنداری حرفهای همان تصور و
عقیدهای است که فرد از شغل و حرفه خود دارد. ( شفیع آبادی، الف 1382)
به نظر را جرز
خویشتن پنداری قضاوتی است که فرد در زمینههای موفقیت، ارزشها، تواناییها، اهمیت
و اعتبار فردی دارد. خویشتن پنداری تصویر یا برداشت شخص است از آن چیزی که هست، باید باشد و ممکن است بخواهد باشد ( شولتز ، 1990 و شفیع آبادی، الف 1382).
قضاوت فرد در مورد خود و در تعیین رفتار و مسیر زندگی
نیز موثر میباشد. به نظر کوپر
اسمیت افرادی که خویشتن پنداری مثبت دارند زندگی موفقیت آمیزی را سپری میسازند.
از سوی دیگر خویشتن پنداری منفی به احساسات حقارت، ناتوانی، پریشانی و بی هدفی
منجر میشود. عوامل مثل طرز تلقی و عقاید والدین، طرز تلقی همقطاران، طرز تلقی
کارکنان آموزشگاه و مدرسه و علایق شخصی خویشتن پنداری را تشکیل میدهند. مجموعه
عوامل فوق در پیش بینی موفقیت،
ارزشمندی، توانایی و اهمیت فرد موثر است. ( شفیع آبادی، الف 1382)
از آنجایی که پزشکی شغل بسیار حساس و پر استرسی میباشد
و دوران تحصیل طولانیتری نسبت به رشتههای دیگر دارد و با سلامت جامعه و افراد
جامعه سر و کار دارد، موفقیت شغلی این قشر از جامعه و خویشتن پنداری آنها نسبت به
خودشان از اهمیت حیاتی برخوردار است. بر این اساس نقش خویشتن پنداری در موفقیت
شغلی پزشکان شاغل در تهران در سال 1382 مورد بررسی قرار گرفت.
فرضیهها:
فرضیه اصلی: خویشتن پنداری مثبت در موفقیت شغلی تاثیر
دارد.
فرضیه 2 : گرم و پذیرا بودن در موفقیت شغلی تاثیر
دارد.
فرضیه 3 : اعتماد به همکاران در موفقیت شغلی تاثیر
دارد.
فرضیه 4: تحمل شرایط سخت کار در موفقیت شغلی تاثیر
دارد.
فرضیه 5: داشتن نظم و انضباط در موفقیت شغلی تاثیر دارد.
فرضیه 6: تمایل به داشتن تسلط بر دیگران در موفقیت
شغلی تاثیر دارد.
فرضیه 7: آرام بودن در موفقیت شغلی تاثیر دارد.
فرضیه 8: داشتن جسارت در موفقیت شغلی تاثیر دارد.
فرضیه 9: کسب هدفهای شغلی در موفقیت شغلی تاثیر
دارد.
روشها:
این پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش پزشکان 40-25
ساله شاغل در شهر تهران است که از این جامعه نمونهای به تعداد 52 نفر به صورت
تصادفی انتخاب گردید.
ابزار گردآوری دادهها:
در این پژوهش ابزار گردآوری داده دو آزمون است. برای
سنجش خویشتن پنداری از آزمون خویشتن پنداری راجرز استفاده گردید که اعتبار آن با استفاده از روش آلفای کرو
نباخ 89/0 به دست آمد.
آزمون دوم، آزمون محقق ساخته ایست که موفقیت شغلی را
میسنجد. روایی صوری آن توسط
سه تن از متخصصان تایید گردید. برای تعیین اعتبار، روی 30 نفر اجرا گردید. اعتبار آن با استفاده ار روش آلفای کرونباخ 98/0 به دست آمد.
برای تهیه 20 پرسش این آزمون ملاکهای موفقیت شغلی در نظریههای غیرروانی، روانی و
عمومی و بعضی از پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور مدنظر قرار گرفت.
بعد از تکمیل فرم الف و ب آزمون خویشتن پنداری و پرسشنامه موفقیت شغلی توسط
پزشکان، بین این دو گروه نمره آزمون ضریب همبستگی پیرسون اجرا گردید.
نتایج
52 پزشک در این مطالعه وارد شدند که در محدوده سنی 40-25 سال بودند
بین خویشتن پنداری و موفقیت شغلی همبستگی وجود نداشت.
بین گرم و پذیرا بودن، آرام بودن و رسیدن
به هدف با موفقیت شغلی همبستگی وجود داشت. بین اعتماد به همکاران، تحمل شرایط سخت
کار، داشتن نظم و انظباط داشتن، تسلط به دیگران و جسارت داشتن، اظهار نظر و موفقیتهای
شغلی همبستگی کمی وجود داشت. در
جدول 1 میزان همبستگی های به دست آمده است.
جدول 1- میزان همبستگی بین خویشتن پنداری و عوامل
موثر در موفقیت شغلی در ابراز موفقیت شغلی پزشکان شاغل در تهران، 1383
(52n=)
متغیرهای موثر بر موفقیت شغلی
|
میزان ضریب همبستگی پیرسون
|
*P-Value
|
خویشتن پنداری
|
05/0
|
72/0
|
گرم و پذیرا بودن
|
55/0
|
000/0
|
اعتماد به همکاران
|
29/0
|
04/0
|
تحمل شرایط سخت کار
|
44/0
|
001/0
|
داشتن نظم و انضباط
|
46/0
|
001/0
|
تمایل به داشتن تسلط به دیگران
|
15/0
|
27/0
|
آرام بودن
|
5/0
|
000/0
|
جسارت داشتن
|
41/0
|
002/0
|
کسب هدفهای شغلی
|
63/0
|
000/0
|
P-Value* کمتر از 05/0
معنی داری را در نظر گرفته شد.
بحث:
این پژوهش نشان داد که بین خویشتن پنداری و موفقیت
شغلی پزشکان جوان همبستگی وجود ندارد. در حالی که به نظر کوپراسمیت (1967) و راجرز
( 1951) افرادی که خویشتن پنداری مثبت دارند زندگی موفقیتآمیزی را سپری میکنند و
قضاوت فرد در مورد خود نه تنها در انتخاب شغل و اشتغال بلکه در تعیین رفتار و مسیر
زندگی نیز موثر میباشد. از سوی دیگر خویشتن پنداری منفی به احساس حقارت، ناتوانی،
پریشانی و بی هدفی منجر میگردد که در شغل این فرد نیز تاثیر خواهد گذاشت ( شفیع
آبادی، الف 1382) عدم همبستگی به دست آمده میتواند ناشی از عدم رضایت پزشکان از
محیط کاری و شرایط موجود اشتغال، درآمد، ادامه تحصیل و نداشتن آینده امیدوار کننده
باشد. به طوری که تمامی پزشکان شرکت کننده در آزمون به شدت از میزان درآمد خود
ناراضی بودند در حالی که خود را فردی توانا و دارای استعداد می دانستند. همان طور که ذکر شد خویشتن پنداری از چهار عامل
مهم طرز تلقی و عقاید والدین، طرز تلقی هم قطاران، طرز تلقی کارکنان مدرسه و علائق
شخصی تشکیل میشود و هر کدام از این عوامل در ایجاد نوع و میزان خویشتن
پنداری فرد نقش عمدهای دارند. مجموع عوامل فوق در پیش بینی موفقیت، ارزشمندی، توانایی و اهمیت فرد موثر هستند ( شفیع آبادی، الف 1382) . پس در
بررسی نقش خویشتن پنداری در
موفقیت شغلی، سایر عوامل تاثیر گذار را باید در
نظر داشت. متاسفانه در بررسی بانک مقالات خارجی و ایرانی به مطالعات مشابهی برخورد
نکردیم.
در پژوهش های مختلف
ملاکهای مختلفی را برای موفقیت شغلی در نظر میگیرند که شامل موارد زیر است:
1- منظم بودن 2-
تحمل شرایط سخت کار 3- آرام
بودن 4- بلند پرواز بودن
5- مردم آمیزی
6- قابل اعتماد بودن و به همکاران اعتماد داشتن 7- جسارت در اظهار نظر داشتن
8- شاد و بشاش بودن 9-
رسیدن به هدفهای شغلی 10- میزان
درآمد خوب ( لوید، 1998) (
هوگان، 2004) ( کاتل و همکاران، 2003)
در پژوهش ما با بررسی موارد فوق تنها آرام بودن و گرم
و پذیرا بودن و رسیدن به هدفهای شغلی همبستگی بالایی در موفقیت شغلی داشت و در
بقیه موارد میزان همبستگی پایین بود. این یافته نشان میدهد که پزشکان جوان به دلیل نداشتن درآمد مناسب نسبت به سختی کار و میزان
فعالیت، سرخوردگی اجتماعی، نداشتن امنیت شغلی و نداشتن امید به آینده در
رسیدن به موفقیتهای شغلی خود با مشکل روبرو هستند.
پژوهش با نظریههای موفقیت شغلی ( غیرروانی، روانی و
عمومی) همسو بود. در نظریه غیرروانی موفقیت شغلی را با میزان درآمد و مادیات میسنجند.
عوامل دیگری از قبیل موقعیت شغلی فرد در جامعه و میزان همکاری و مشارکت فرد با
جامعه از طریق اشتغال نیز از جمله معیارهای موفقیت شغلی به شمار میروند. از دیدگاه روانی موفقیت شغلی عبارت از
احساس فرد از میزان کارایی و توانایی انجام کار محوله میباشد. در دیدگاه عمومی
موفقیت شغلی زمانی حاصل میشود که فرد بتواند از تمام تواناییها و امکانات خود در
رسیدن به هدفهای شغلی استفاده و بهرهبرداری کند. موفقیت شغلی عبارت از رابطهای
است که بین پیشرفت کنونی فرد و ایدهآلهای آیندهاش در زمینه اشتغال وجود دارد.
ایدهآلهای شغلی فرد عبارت از یک سلسله هدفهای احتمالی شغلی است که فرد برای
آیندهاش تعیین مینماید. میزان موفقیت فرد در برآوردن نسبی این هدفها را میتوان
موفقیت شغلی نام گذاری کرد( شفیع آبادی، الف 1382). در مطالعه ما نیز رسیدن به هدفهای
شغلی از عوامل رسیدن به موفقیت شغلی بود.
انسان ناگریز به انتخاب و تصمیمگیری در زمینههای
تحصیل، شغل و ازدواج است. اشتغال مناسب به خودکفایی فرد و جامعه میانجامد. نحوه
تامین مایحتاج زندگی به میزان درآمد فرد بستگی دارد که بر رفتار و عملکرد وی تاثیر
میگذارد. در جامعهای که بیکاری رشد کند رکود و وابستگی شدت مییابد. کارکردن و
از کار لذت بردن احساسات تهاجمی را کاهش میدهد، امنیت فردی و اجتماعی را تامین میکند،
احساس تنهایی و بیکسی را از بین میبرد، اعتماد به نفس را افزایش میدهد و مانع
یاس و ناامیدی و بی تفاوتی میگردد ( شفیع آبادی، ب 1382).
نتیجه گیری:
پزشکان
ایرانی زمانی احساس موفقیت شغلی دارند که احساس کنند به هدفهای شغلی خود دست
یافتهاند، آرام بودن و روحیهای گرم و پذیرا داشتن نظیر افراد خونگرم از صفات
بارز پزشکان موفق به حساب میآید.
پیشنهادات:
پیشنهاد میشود با توجه به مشکلات عدیده جامعه پزشکی
و موانع دستیابی به موفقیتهای شغلی، در دوران تحصیل و پس از فارغ التحصیلی مراکز
مشاوره در دانشگاه، بیمارستانها و سایر مراکز بهداشتی درمانی موجود باشد تا با
بالابردن اعتماد به نفس پزشکان و شناخت بهتر آنها از خود (Self-concept)
بتوانند بر مشکلات خود فائق آمده و به موفقیت شغلی دست یابند. همان طور که ذکر شد
در نظریه غیرروانی درآمد کافی و موفقیت شغلی، در نظریه روانی احساس فرد از میزان و
کارآیی خود و در نظریه عمومی رسیدن به هدفهای شغلی موفقیت شغلی محسوب میشوند. بر
این اساس باید تمهیداتی اندیشده شود که درآمد پزشکان متناسب با میزان فعالیت و
استرس آنها افزایش یابد. هم اکنون با توجه به مشکلات مالی جامعه تعرفههای دولتی
پاسخ گویی نیاز پزشکان نیست. دولت و شرکتهای بیمه باید هزینههای درمانی اقشار کم
درآمد را به عهده گیرند که متاسفانه این مشکل بر دوش پزشکان سنگینی میکند. از طرف دیگر برای بهبود احساس
فرد از میزان و کارآیی خود نیاز به مشاوره روانشناختی و شناخت تواناییها و ضعفهای
خود است تا با شناخت خود به موفقیت شغلی دست یابد. بدیهی است که پزشکان از نخبههای
کشور محسوب میشوند که متاسفانه تعداد بسیار زیادی از آنها به دلیل سرخوردگیهای
اجتماعی و عدم رضایت به کشورهای غربی مهاجرت میکنند و این سرمایهها به جای توسعه
کشور به پیشرفت کشورهای غربی اقدام میکنند.
جامعهای بارور و رو به پیشرفت است که افرادی سالم
داشته باشد. عدم رضایت پزشکان مستقیماً بر سلامت جسمی و در نهایت روحی جامعه تاثیر
میگذارد و اثرات منفی بارزی بر جامعه میگذارد و از طرف دیگر دانشآموزان در حال
تحصیل میل به تحصیلات دانشگاهی از جمله
پزشکی را از دست میدهند.
منابع :
الف: شفیع آبادی عبدالله (1382)، راهنمایی و مشاوره
شغلی و حرفهای و نظریههای انتخاب شغل، تهران، انتشارات رشد
ب: شفیع آبادی عبدالله (1382)، توانبخشی شغلی و حرفهای
معلولین، اصفهان، انتشارات جنگل
شولتر دوان(
1990)، نظریههای شخصیت، ترجمه یوسف کریمی، فرهاد جمهری، سیامک نقشبندی، بهزاد گودرزی،
هادی بحیرایی، محمدرضا نیکخو (1378) تهران، نشر ارسبان
-Cattell| RB ; Cattell | AK; Cattell| HEP|
Kelly| ML(2003).
The 16 personality Factor Questionnaire (16 PF). Availableat:
hHp://media.wiley.com/product- data/excerp/49/04712342/0471234249.pdf
-Hogan Personality Inventory
(2004) available at: www.performanceprograms.com/
PDF/Hogan HPI Facts 2004. PDF
- How| TK(1998). Importance of
carrier planning New straits times 2 * 5/12/98 P.01- EX Appointments.
- Lloyd J(1998). Setting goals
is crucial to attaining job success. Available at : www.
Joanlloyd.com/articals/open.asp ? art=209.htm