02188272631   09381006098  
تعداد بازدید : 145
4/29/2023

شکاف دیجیتالی جنسیت، نمودی از نابرابری در جامعه اطلاعاتی

دکتر شمس السادات زاهدی
استاد دانشگاه علامه طباطبایی
کلید واژه ها : شکاف دیجیتالی جنسیت، فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی،زمامداری الکترونی، هدایت جنسیتی، نابرابری.

چکیده

شکاف دیجیتالی عبارت است از فاصله بین کسانی که به فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی دسترسی دارند و از مزایای آن بهره مند می شوند و کسانی که فاقد این دسترسی هستند. شکاف دیجیتالی از یک سو، بین کشور های جهان و از سوی دیگر، بین مردمان داخل یک کشور وجود دارد. شکاف دیجیتالی بین کشورهای جهان معمولا با توجه به تعداد کاربران اینترنت مورد سنجش قرار می گیرد و در داخل یک کشور، بر مبنای شاخص های گوناگون مانند، جنسیت، سن، معلولیت و توانمندی جسمانی، محل جغرافیایی، وضعیت اقتصادی، موقعیت اجتماعی، میزان سواد، دانش زبان، هزینه دسترسی و مهارتهای اطلاعاتی سنجیده می شود. منظور از شکاف دیجیتالی جنسیت، فاصله بین زنان و مردان در دسترسی به فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، تعداد کم زنان و دختران در دوره های تحصیلی مرتبط با فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، و فقدان یا اندک بودن تعداد زنان در نهاد های
تصمیم گیری مرتبط با فناوری های مذکور است. شکاف دیجیتالی جنسیت تقریبا در تمامی جهان وجود دارد. یافته های پژوهشی که به وسیله اتحادیه بین المللی مخابرات به دست آمده است، حاکی از وجود فاصله جنسیتی زیاد بین زنان و مردان در بسیاری از کشورها در به کارگیری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی است. شکاف دیجیتالی سالمندی که حاکی از فاصله بین جوانان و سالمندان در استفاده از خدمات اطلاعاتی و ارتباطی است نیز در مورد زنان سالمند وضع بدتری پیدا می کند به این معنی که زنان سالمند از مردان سالمند دسترسی کمتری به فناوریهای اطلاعاتی دارند.
مهمترین دلیل ایجاد شکاف دیجیتالی جنسیت، فقدان هدایت جنسیتی در سیاستها و برنامه های حکومت در هر دو سطح خرد و کلان است. در نظر است در مقاله اصلی برای گذر از وضع موجود به وضع مطلوب، پیشنهادهایی ارائه شود تا با کاربست آنها زمینه حضور زنان در جامعه اطلاعاتی و مشارکت فعال و موثر آنان در زمینه های علمی و عملی فراهم شود و آنان بتوانند با برخورداری از حق دسترسی برابر به فناوری های اطلاعاتی نقش خود را در توسعه و پیشرفت کشور به خوبی ایفا نمایند.
مقدمه
رشد سریع ابزارهای نوین ارتباطی و گسترش پرشتاب شبکه های اطلاعاتی، آغازگر تغییرات و تحولات عظیمی در شیوه حکمرانی و زمامداری درکشورهای جهان شده است. پارادایم حکمرانی خوب که بر شراکت دولت ، بخش خصوصی و جامعه مدنی استوار است با به کارگیری بخردانة شبکه های اطلاعاتی وارتباطی ، امکان تحقق می یابد. از این طریق تعامل و ارتباط بین سه رکن اساسی دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی تسهیل می‌شود و امکان پیاده‌سازی الگوی حکمرانی خوب و مطلوب درعرصه عمل افزایش می‌یابد . به این ترتیب به کمک شبکه های اطلاعاتی و ارتباطی واز طریق زمامداری الکترونی ، فرایندهای جامعه سنتی به فناوریهای پیشرفته دیجیتالی تحول یافته و صدای مردم در شکل دهی به فرایندهای دموکراتیک تقویت می‌شود و در نتیجه حکومت با مشارکت خود مردم خدمات بهتری را به آنان ارائه می کند.

زمامداری الکترونی

در چند سال اخیر زمامداری الکترونی در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان و در تعدادی از کشورهای درحال توسعه مورد توجه قرار گرفته و تلاش می‌شود با به کارگیری فناوریهای نوین اطلاعاتی وارتباطی، اعمال شهروندی به طور مستقیم انجام شود واز طریق شفاف سازی فرایندها و تبیین روشن مسئولیتهای کارگزاران و دست اندرکاران، امکان پاسخگویی به نیازهای شهروندان افزایش یابد. در زمامداری الکترونی با استفاده از فناوریهای نوین و جابه‌جایی آزادانه اطلاعات ، برمرزهای فیزیکی و بر روشها و رویه های کاغذی و بوروکراسی منفی اداری غلبه می‌شود و سکوی مناسبی برای ارائه خدمات درهر زمان و به هر کس صرفنظر از جنسیت، سن، قومیت، نژاد، مذهب و هرویژگی دیگر به وجود می آید. در صورت تحقق این نوع از زمامداری، هر شهروند به راحتی خواهد توانست با هویت دیجیتالی خود از طریق الکترونها آموزش ببیند، خدمات مورد نیازش را از دولت الکترونی دریافت کند، تبادلات مالی خود را باپول الکترونی انجام دهد، مناسبات اجتماعی خود را از طریق الکترونها سامان دهد و مشارکت سیاسی خویش را با ابزارهای الکترونی محقق سازدکه البته این مهم نیاز به ایجاد زیر ساختهای کارآمد از یک سو و فرهنگ سازی مناسب از سوی دیگر دارد. چنانچه این دو پیش‌نیاز اساسی ایجاد شوند با استفاده از فناوریهای اطلاعاتی می توان اطلاعات مورد نیاز شهروندان،عاملان بخش خصوصی ، کار آفرینان، کارکنان دولت و خلاصه کلیه متقاضیان و ذینفعان را به صورت بیست وچهار ساعته و در هفت روز هفته به طور مستمر و بر خط دراختیار آنان گذاردو کیفیت ارائه خدمات به آحاد جامعه را ارتقا بخشید.
فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی کلیه خدمات مورد نیاز را در فضای مجازی توسعه داده و با ایجاد ارتباط بین بخشهای مختلف و کانونهای اخذ تصمیم موجب تسریع در پاسخگویی و اعتلای اثربخشی در سطح کشور می‌شوند. در چنین فضایی شهروندان به شبکه‌وندانی 1 تبدیل می شوند که از طریق اتصال به شبکه ها برای نیازهای خود پاسخ می یابند. تجربه این فضای جهانی برای شبکه‌وندها مانند یک رنسانس دموکراتیک،امکان گفتمان عمومی و بیان عقاید را فراهم می آورد وآنان می توانند در این فضای مجازی گردهم آیند و به تبادل اطلاعات بپردازند (مور،12).

نابرابری در جامعه اطلاعاتی

مظاهر و نمودهای فناوریهای اطلاعاتی وارتباطی و کارآمدیهای آن باید کلیه گروههای ذینفع را پوشش دهد. منظور از پوشش عام این است که تمامی شهروندان اعم از زنان ومردان ، ساکنان شهرها و روستاها، افرادکم سواد و باسواد، افرادمعلول و ناتوان جسمانی و خلاصه کلیه آحاد جامعه از امکانات جامعه اطلاعاتی برخوردار شوند. اما متاسفانه در عصر فناوری اطلاعات ، نابرابری به صور متفاوتی ظاهر شده و فقر جدیدی باعنوان فقر اطلاعاتی را موجب گردیده است. چنانچه سیاستگذاری و برنامه ریزیهای مناسبی صورت نگیرد این فقر موجب ایجاد شکاف دیجیتالی می شود و شکل نوینی از فئودالیزم الکترونی و محرومیت بخش عظیمی از آحاد جامعه را در پی می آورد. در چنین حالتی تعداد بیشماری از افراد جامعه به جای کاربری و استفاده مناسب از فناوریهای اطلاعاتی، صرفا نظاره گر افرادی خواهند شد که به فناوریهای مذکور دسترسی دارند و از موهبتهای آن مستفیض می شوند.
برخی از عواملی که در ایجاد محرومیت و محدودیت دسترسی به اطلاعات دخیل اند عبارت‌اند از:
- میزان باسوادی مردم جامعه
- دانش زبان
- هزینه دسترسی
- امکانات محلی
- هنجارهای فرهنگی و اجتماعی
- مهارتهای اطلاعاتی
- محدودیتهای اعمال شده به وسیله دولتهای غیر دموکراتیک

میزان دسترسی به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی به کمک شاخص دسترسی دیجیتالی (
DAI)1 اندازه‌گیری می‌شود . در این شاخص به متغیرهایی از قبیل زیرساختها،توانایی دسترسی، سطح تحصیلات ، کیفیت خدمات اطلاعاتی و ارتباطی، و استفاده از اینترنت توجه می‌شود. درگزارشی که به وسیله اتحادیه بین المللی مخابرات 2(ITU) ارائه شده است از شاخص DAI ومقیاس صفر و یک برای تعیین رتبه کشورها استفاده شده است . رتبه نزدیک به یک نمایانگر دسترسی عالی و رتبه نزدیک به صفر نشان دهنده فقر اطلاعاتی و دسترسی ناچیز است. در این گزارش رتبه جمهوری اسلامی 87 و مقدار شاخص 43/0 اعلام شده است(رویسی، 7).
این رتبه حاکی از آن است که کشور ما در وضع چندان مناسبی از نظر دسترسی دیجیتالی قرار ندارد و بین کشور ما با کشورهای پیشرفته فاصله دیجیتالی وسیعی موجود است.گفتنی است که در گزارش مذکور، کشور سوئد با شاخص 85/0 در رتبه اول، جمهوری کره با شاخص 82/0 در رتبه چهارم، آمریکا با شاخص 78/0 در رتبه یازدهم، امارات متحده عربی با شاخص 64/0 در رتبه سی و چهارم، بحرین با شاخص 60/0 در رتبه سی و هشتم و مالزی با شاخص 57/0 در رتبه چهل و ششم قرار دارند (همان).

شکاف دیجیتالی 3

شکاف دیجیتالی عبارت است از فاصله بین کسانی که به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی دسترسی دارند و ازمزایای آن بهره‌مند می‌شوند و کسانی که فاقد این دسترسی هستند. شکاف دیجیتالی از یک سو بین کشورهای جهان و از سوی دیگربین مردمان داخل یک کشور وجود دارد. شکاف دیجیتالی بین کشورهای جهان معمولا با توجه به تعداد کاربران اینترنت مورد سنجش قرار می گیرد و در داخل یک کشور برمبنای شاخصهای گوناگون مانند: جنسیت ، سن ، معلولیت و توانمندی جسمانی، محل جغرافیایی، وضعیت اقتصادی، موقعیت اجتماعی، میزان سواد، دانش زبان، هزینه دسترسی، و مهارتهای اطلاعاتی و ارتباطی سنجیده می شود .در گزارشی که به وسیله اتحادیه جهانی مخابرات در سال 2002 تهیه شده کشورهای جهان از نظر امکانات و پیش نیازهای فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی با یکدیگر مقایسه شده اند . در این مقایسه به تعداد دارندگان تلفن ثابت، تعداد دارندگان تلفن همراه ، میزان خدمات میزبانی، تعداد رایانه های شخصی و تعداد کاربران اینترنت توجه شده است (سرداری ،83). به طوری که در جدول ( 1 ) ملاحظه می شود وضعیت کشور ما در مقایسه با کل جهان، کشور آمریکا و کشور مالزی چندان مناسب نیست و بین کشور ما و کشورهای پیشرفته شکاف دیجیتالی وسیعی وجود دارد.


ردیف کشور تعدادمشتریان تلفن ثابت به ازای هر 100نفر تعداددارندگان‌تلفن همراه به ازای هر 100نفر تعدادخدمات میزبانی به ازای هر 10000نفر تعداد رایانه‌های شخصی به ازای هر 100 نفر تعدادکاربران اینترنت به ازای هر 10000 نفر
1
2
3
4 جهان
آمریکا
مالزی
ایران 4/36
7/114
2/51
1/20 8/28
8/48
9/34
2/3 3/283
7/3728
1/31
53/0 2/9
5/62
6/12
6/9 2/972
1/575
1/231
6/155

جدول 1
مقایسه برخی از کشورها از منظر پیش نیازهای ICT
شکاف دیجیتالی جنسیتی
منظور از شکاف دیجیتالی جنسیت فاصله بین زنان و مردان در دسترسی به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، تعداد کم دختران و زنان در دوره های تحصیلی مرتبط با فناوریهای اطلاعاتی وارتباطی، و فقدان یا اندک بودن تعداد زنان در نهادهای تصمیمگیری مرتبط با فناوریهای مذکور است. شکاف دیجیتالی جنسیت تقریبا در تمامی جهان وجود دارد. یافته های پژوهشی که به وسیله اتحادیه بین المللی مخابرات در سه کشور اندونزی، بنگلادش و بوتان انجام شده حاکی از وجود فاصله جنسیتی زیاد بین زنان و مردان در بهره گیری از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در این سه کشور است (
Kim|31) ، به عنوان نمونه در کشور اندونزی 76/75 درصد از مردان و فقط 14/24 درصد از زنان از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بهره گیری می کنند و در کشورهایبنگلادش و بوتان فاصله جنسیتی بیشتری در این زمینه وجود دارد.
یکی از محققان هندی ، کوری جنسیتی و نبود تمهیدات لازم در مورد دسترسی و آموزش را دلیل وجود شکاف دیجیتالی جنسیت در هنداعلام کرده است (
Suriya|82). در کشور کره جنوبی که یکی از کشورهای پیشرفته در زمینه فنــاوریهای اطلاعاتی است نیز شکاف دیجیتالی جنسیت البته با فاصله بسیار کمتر ، وجود دارد، طبق آمار ارائه شده به وسیله یکی از محققان، 7/71 درصد مردان و 2/59 درصد زنان کره ای از اینترنت استفاده می کنند(Koo|21). در کشور آمریکا در حالی که زنان آمریکایی در سال 2002 ، پنجاه و یک درصدازکاربران اینترنت را تشکیل می دادند در پژوهش جدیدی که انجام شده مشخص گردیده است که شکاف دیجیتالی جنسیت در بین حرفه‌ای ها و متخصصان فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی وجود دارد. در این کشورفقط
20درصداز کل حرفه‌ای های فناوریهای مذکور زن هستند. کمتر از 28درصد از دارندگان لیسانس کامپیوتر و فقط 10 درصد از دانشیاران و6 درصد از استادان علوم کامپیوتری را زنان تشکیل می دهند (
Pinard| 171) .
شکاف دیجیتالی سالمندی که حاکی از فاصله بین جوانان و سالمندان در استفاده از خدمات اطلاعاتی و ارتباطی است نیز در مورد سالمندان زن وضع بدتری پیدا می کند به این معنی که زنان سالمند از مردان سالمند دسترسی کمتری به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی دارند.
جمعیت سالخوردگان جهان رو به افزایش است. در کشور آمریکا چنین برآورد می شود که تعداد 33 میلیون نفر سالمند در حال حاضر ، به 35 میلیون نفر در سال 2020 و 70 میلیون نفر در 2040 افزایش می یابد(
Ruzena|1) . اغلب سالمندان زن هستند که تعداد زیادی از آنان در سن 50 سالگی هنوز بیش از نیمی از عمر بزرگسالی خود را در پیش رودارند. اگر دوره عمر زنان را به سه قسمت تقسیم کنیم دوره اول: کودکی و نوجوانی ؛ دوره دوم: جوانی و مادری و دوره سوم بزرگسالی و سالمندی خواهد بود که این دوره را سن سوم می‌خوانند. با توجه به روند رو به رشد میانگین سنی انسانها به ویژه زنان بایدکاری کردکه سن سوم زنان با فعالیت و کارآمدی توام باشد. در این زمینه فناوریهای پیشرفته اطلاعاتی و ارتباطی می توانند بسیار موثر واقع شوند. از یک سو برای مجهز کردن زنان به مهارتهای نوین و درآمدزا در دورانی که توان و نیروی فعالیت دارند و از سوی دیگر برای کمک به زنان سالخورده و کم توان به گونه‌ای که بتوانند به زندگی خود ادامه دهند و باری بر دوش دیگران نباشند. برخی از نمودهای فنارویهای اطلاعاتی و ارتباطی که در این مورد مفید واقع می شوند عبارتند از حسگرهای کوچک و بی‌سیم که همراه زنان سالمند قرار می گیرند و مراقبت از آنان را تسهیل می‌کنند ، رادیوهایی که فعالیتها وکارهای آنان را مرتبا گوشزد می‌نمایند. فناوریهای روبوتیک کمکی ، و پزشکی از راه دور، سرگرمی و غیره. با توجه به عمر طولانی‌تر زنان نسبت به مردان و همچنین نظر به تمایل و علاقه‌مندی زنان سالمند به برقراری و حفظ روابط اجتماعی خود با دیگران، دسترسی به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و بهره مندی از خدمات ذیقیمت آن موجب ارتقای کیفیت زندگی زنان در دوره سوم زندگی یا سن سوم آنان خواهدشد.

چرا شکاف دیجیتالی جنسیت به وجود می آید؟

مهمترین دلیل ایجاد شکاف دیجیتالی جنسیت، فقدان هدایت جنسیتی در سیاستها و برنامه های حکومتها در هر دو سطح کلان و خرد است . به عبارت دیگر چون بسیاری از دولتها تمایل و علاقه‌ای به جاری سازی موضوعها و مسائل جنسیتی در سیاستهای خود ندارند شکاف جنسیتی در کلیه زمینه‌های اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی و از جمله در بهره مندی از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی پدید می‌آید. چنانچه روند موجود ادامه یابد مردان کماکان از زنان بیشتر از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی استفاده می کنند و این امر موجب می شود که مهارتهای اطلاعاتی آنان افزایش یابد و از فرصتهای ممکن بیشتر بهره مند شوند و در نتیجه شکاف دیجیتالی بین زنان و مردان افزونتر خواهد شد. از دیگر دلایل وجود شکاف دیجیتالی جنسیت، ناآشنایی برخی از زنان با مظاهر فناوریهای جدید وترس و نگرانی از مواجهه با تغییر را می توان نام برد. نبود شناخت نسبت به توانمندیها و ظرفیت‌های فناوریهای نوین نیز در ایجاد شکاف دیجیتالی موثر است.

شاخصهای اندازه گیری

برای اندازه گیری برابری جنسیتی در یک کشور از معیارهای خاصی استفاده می شود که برخی از آنان عبارتند از :
- نسبت دختران به پسران باسواد
- سهم زنان در اشتغال در بخش غیر کشاورزی
- تعداد زنان در پارلمان و نسبت زنان نماینده به مردان نماینده
- درصد زنان شاغل در بخش عمومی
- تعداد و نسبت زنان در شوراهای تصمیم گیر و سیاستگذار و...
برای سنجش میزان برابری دیجیتالی از منظر جنسیت، علاوه بر معیارهای فوق به شاخصهای دیگری نیز باید توجه کرد از جمله :


- درصد دانشجویان دختر در دوره های آموزشی فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی.
- میزان نفوذ حصارها و سقف شیشه ای در حضور زنان در مشاغل مرتبط با فناوریهای اطلاعاتی وارتباطی و در رده‌های مدیریتی وتصمیمگیری در این حوزه .1
- میزان دسترسی زنان روستایی به فناوریهای اطلاعاتی وارتباطی.
- میزان دانش اطلاعاتی زنان سالمند و دسترسی آنان به فناوریهای مرتبط.
- تعداد زنانی که به اینترنت دسترسی دارند واز آن استفاده می کنند.

نتیجه گیری

فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی فرصتهای مهمی را برای شکوفا سازی استعدادهای نهفته زنان در زمینه های کاری و ارتقای مشارکت فعالانه واثرگذار آنان در زندگی اقتصادی واجتماعی و سیاسی فراهم می آورند و از این طریق زنان جامعه ما می توانند بر تبعیضهای تحمیلی جامعه نسبت به خود فایق آیندو با کسب مهارتهای اطلاعاتی و ارتباطی خلاقیتهای انکار ناپذیر خود در عرصه های علمی و عملی را عینیت بخشند. برای بهره‌گیری زنان از موهبتهای عصر اطلاعات ابتدا باید به بررسی دقیق وضع موجود پرداخت، سپس وضع مطلوب را تعیین کرد وآن گاه مسیرهای مناسب برای گذر از وضع موجود به وضع مطلوب را انتخاب نمود. در بررسی وضع موجود بایدعواملی که موجب محدودیت دسترسی زنان به حوزه فناوری اطلاعات می شود را شناسایی کرد. بی‌سوادی و کم سوادی در بین بخشی از زنان به ویژه زنان روستایی، مشکلات اعتباری و مالی و نبود امکانات و تسهیلات در مناطق جغرافیایی مختلف، وجود برخی از هنجارهای اجتماعی و فرهنگی که اغلب مشاغل مرتبط با فناوریهای نوین را مردانه قلمداد می‌کنند، بالا بودن هزینه دسترسی، ناآشنایی به زبانهای مختلف و کاربرآشنا و نبود محتوای بومی و قابل استفاده برای زنان را می توان از مهمترین عوامل دخیل در این زمینه برشمرد. از دیگر بررسیهایی که برای شناسایی وضع موجود ضرورت دارد، مستندسازی تلاشهایی است که تاکنون برای دخالت دادن زنان در زمامداری الکترونی صورت گرفته است و برنامه‌ها و آموزشهای خاصی است که برای افزایش دسترسی زنان به خدمات ارتباطی و اطلاعاتی انجام شده است. ارزیابی این برنامه ها و شناخت نقاط قوت و ضعف آنان اطلاعات مناسبی را برای برنامه ریزیهای آتی در اختیار برنامه‌ریزان خواهد گذارد. پس از دریافت نتایج بررسیها و با در نظر گرفتن ویژگیهای وضع مطلوب و زمانبندی عقلایی برای نیل به وضع مطلوب، بایستی سیاستها و استراتژیهای مناسب آینده را مشخص و تدوین کرد و آنها را در فازهای زمانی معقول و منطقی به مرحله اجرا درآورد. درتعیین ویژگیهای وضع مطلوب می توان از توافقات بین المللی و رهنمودهای جهانی بهره گرفت . در بیانیه ژنو که در سال 2003 درکنفرانس جامعه اطلاعاتی به تصویب رسید ، زنان به عنوان ذینفعهای مهم دولت الکترونی اعلام شده اند. در این بیانیه چنین آمده است :
« ما می پذیریم که توسعه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی فرصتهای فراوانی را برای زنان که باید یک جزء جداناشدنی و فعال کلیدی در جامعه اطلاعاتی باشند به وجود می آورد . ما باید توانمندسازی زنان و مشارکت کامل آنان را در جامعه اطلاعاتی تضمین کنیم و برای نیل به این مقصود بایستی برابری جنسیتی را در کلیه برنامه ها جاری سازیم و از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی به عنوان ابزاری برای رسیدن به این هدف بهره گیریم» .
برای گذر از وضع موجود به وضع مطلوب، پیشنهادهایی ارایه می شوند که امید است با کاربست آنها زمینه حضور زنان در جامعه اطلاعاتی و مشارکت فعال و موثر آنان در عرصه های علمی و عملی فراهم شود و آنان بتوانند با برخورداری از حق دسترسی برابر به فناوریهای اطلاعاتی نقش خود را در توسعه و پیشرفت کشور به خوبی ایفا نمایند. این پیشنهادها عبارت‌اند از :
1. تلفیق سیاستهای علم و فناوری اطلاعات وارتباطات در سیاستهای توسعه کشور با هدایت جنسیتی.
2. اصلاح نگرشهای سیاستگذاران و مسئولان و برنامه ریزان در مورد فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و درک ضرورت آن فناوریها برای بقا در عصر اطلاعات.
3. آماده سازی زیر ساختهای اطلاعاتی مورد نیاز به نحوی که از نظر ساز و کارهای توزیع اطلاعات، امنیت اطلاعات و پاسخگویی شفاف، کارآمدی لازم را واجد باشند.
4. تنظیم و تدوین راهنماها و دستورالعملهایی برای سیاستگذاران و ارگانهای قانونگذاری در مورد چگونگی جاری سازی موضوعهای جنسیتی در سیاستها و برنامه ها.
5. فرهنگ سازی و ارائه اطلاعات لازم به جامعه به طور عام و به زنان به طور خاص و انجام تبلیغات هدفمند به نحوی که زنان را مورد خطاب قرار دهند و آگاهیهای آنها را نسبت به مزایا و کاربریهای فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و اهمیت آن در فرایند توسعه کشور افزایش دهند.
6. آموزش مهارتهای اطلاعاتی و ارتباطی به کلیه شهروندان از دوران کودکی تا زمان کهنسالی و تبدیل شهروندان جامعه به شبکه وندانی که از طریق اتصال به شبکه های ارتباطی نظرات خود را طرح کرده و نیازهای خود را برآورده سازند.
7. ارائه خدمات اطلاعاتی و ارتباطی به زنانی که در جستجوی کار هستند و زنانی که می خواهند کار و کسب جدیدی را آغاز کنند و نیاز به خدمات مشورتی دارند.
8. توجه به نیازهای بومی زنان به ویژه زنان روستایی و تطبیق محتوای برنامه ها با نیازهای واقعی زنان برمبنای اطلاعاتی که از آنان دریافت می‌شود.
9. انجام ابتکاراتی به منظور افزایش قابلیت استخدام شوندگی زنان و بالابردن نرخ اشتغال آنان به کمک فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و به خصوص تشویق زنان به کار در موسسات مرتبط با فناوریهای مذکور.
10. تهیه منشور اخلاقی برای زمامداری الکترونی و مسئولیت اجتماعی در گسترش وبه کارگیری علم و فناوری به ویژه در زمینه رعایت حفظ حقوق خصوصی و اطلاعات محرمانه افراد و مالکیت معنوی.
11. استفاده از رسانه ها برای ارتقای آگاهیهای عمومی و آموزش فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی به آحاد جامعه و به ویژه زنان و بهره گیری از تجارب رسانه ها درکشورهای دیگر.
12. توازن جنسیتی از نظر نمایندگی درکلیه جنبه های زمامداری الکترونی و مشروعیت بخشی به این نوع زمامداری از طریق حضور مساوی زنان و مردان در عرصه های گوناگون علمی و عملی.

منابع :

الف . منابع فارسی
- رویسی ، مرتضی رسول( 1383) ، رتبه بندی
ICT کشورها برمبنای شاخص دسترسی دیجیتالـــی، « هفته نامه برنامه »، شماره 78، شنبه 24 مرداد 1383، سازمان مدیریت و برنامه ریزی ، تهران .
- زاهدی، شمس السادات (1384) ، حصار و سقف شیشه ای مانع حضور زنان در عرصه مدیریت، کنفرانس «جایگاه زن ایرانی در بیست و پنج سال گذشته» ، وین ، اطریش.
- سرداری، احمد (1384) ، بررسی فرایند دولت الکترونیک ، « اندیشه گسترسایپا» ، شماره 50 ، تهران.
- مور، ریچارد، کی(1384) ، دموکراسی و فضای سیاسی، مترجم: عبدالرضا زکوت روشندل، «روزنامه ایران» ، سال یازدهم ، شماره 3177 ،تهران .

ب . منابع انگلیسی
-
Kim| Eum-Ju(2005)| Global gender and ICT| ITU activities| World Summit an Information Society| http:/www.itu.int.
-
Koo| Jasoon(2005)| The digital divide of elderly women in Korea| the differences between the users and non –users of the Internet | “UNESCO Chair Symposium”| Sookmyung Women’s University| Seoul.
-
Pinard| Mary (2005)| “Gender and the U.S online literary scene”| Babson College| Women’s World Congress.
-
Ruzene| Bajcsy (2005)| “Information and communication technology in service to women” |Women’s World Congress| Korea.
-
Suriya| M. (2005)| “’An overview of government in the educational sector: A gender perspective”| Forum on ICT| and gender for world summit on the information society | WSIS Thematic Meeting on Gender and ICT | Korea.
-
Wirth| Linda|(2002)| Breaking Through the glass ceiling| “Women in Management”| Geneva| ILO.

سیستم انبارداری آنلاین سامانه انبارداری سیستم انبارداری سامانه انبارداری آنلاین سیستم انبار سامانه انبار سیستم انبار آنلاین سامانه انبار نرم افزار انبارداری آنلاین نرم افزار انبارداری انبارداری تحت وب سیستم انبار تحت وب سیستم مدیریت چند انبار کاردکس کالا کاردکس کالا در انبار طبقه بندی انبار مدیریت درخواست های PM کدینگ کالا مدیریت درخواست های کاردکس مالی کالا در انبار کاردکس مالی رسید انبار رسید ورود کالا به انبار حواله انبار حواله خروج کالا از انبار درخواست کالا از انبار ثبت درخواست از انبار درخواست خرید کالا ثبت درخواست خرید کالا درخواست بازگشت کالا بازگشت کالا به انبار انتقالی بین انبارها جابجائی کالا بین انبارها رسید انبار مستقیم ثبت کالا در انبار مستقیم موجودی کالا در انبار بروزرسانی خودکار موجودی کالا نقطه سفارش کالا نقطه سفارش نقطه سفارش کالا در انبار سیستم چند انباره مدیریت چند انبار سیستم تحت وب انبار انبار وب بیس حسابداری انبار جانمائی کالا در انبار افتتاح انبار
All Rights Reserved 2022 © OnlineWarehouse.ir
Designed & Developed by BSFE.ir